تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
جانوران
و آدرس animals7.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
شاید با دیدن نام این مارمولک انتظار کار خارق العاده ای از آن داشته باشید اما تنها کار خاص این مارمولک روی اب راه رفتن آن است. این مارمولک می تواند تا سرعت 10 کیلومتر بساعت نیز بر روی اب برسد و همچنین فرم پاهای آن به گونه ای است که اصلا در آب فرو نمی رود.
بزرگترین مورچه های دنیا که به اندازه انگشت کوچک می توانند رشد کنند در آمازون زندگی می کنند. این مورچه ها می توانند گاز بگیرند و درد آن تا 24 ساعت وجود خواهد داشت. دلیل نام گذاری آن ها همچنان مشخص نیست البته احتمال می رود به خاطر اندازه آن ها به گلوله تشبیه شده اند. نام دیگر این موجود مورچه 24 ساعته است.
این قورباغه در بین سمی ترین موجودات دنیا قرار دارد به طوری که حتی دست زدن به آن نیز می تواند باعث مرگ شود. این در حالی است که این قورباغه ظاهری بسیار زیبا دارد. دانشمندان این موجود را به نام قورباغه کشنده صدا می زنند.
این ماهی در آب های رودخانه مورکی زندگی می کند و همچنین همیشه میزان زیادی برق در داخل بدنش نگه می دارد. این میزان برق به اندازه ای است که می تواند حیوانات کوچک را بکشد و همچنین بزرگترین حیوان ها را نیز می تواند لحظاتی بی حس کند. این ماهی به عنوان بزرگترین ماهی برقی دنیا شناخته می شود و به آن چاقو ماهی نیز گفته می شود.
این حیوان یکی از اقوام راکون است که البته پوستی تقریبا طلایی رنگ دارد و همچنین با دمش می تواند شاخه ها را بگیرد و از درخت ها آویزان شود. این حیوان همچنین به خرس عسل نیز شهرت دارد. محل زندگی آن در میان درختان است و بیشتر از میوه ها تغذیه می کند. همچنین زبان بسیار درازش در کشیدن شیره گل ها بسیار کمکش می کند.
"کاندیرو" یکی از مشهورترین موجودات آمازونی است که به سبکی بسیار خاص قربانی هایی را میگیرد. این ماهی که در رودخانه آمازون زندگی می کند و به خاطر کوچک بودنش می تواند وارد بدن قربانی ها شود و آن چنان دردی را ایجاد می کند که افراد از درد جان خودشان از دست می دهند. این ماهی تنها با عمل جراحی از بدن خارج می شود.
پوتو نام یک موجود بسیار کوچک در جنگل های آمازون است که در تمام طول روز دربالای یک شاخه مرده می نشیدند و به گونه ای استتار می کند که اصلا قابل تشخیص نیست. او در همان حالت از حشرات ریزی که در اطرافش وجود دارند تغدیه می کند و در دنیا بیشتر به خاطر حالت تنبل کونه و استتار بی وصفش معروف است.
یکی از عجیبترین حشره های دنیا را می توانید در جنگل های آمازون با نام کله بادام زمینی وجود دارد. این حشره که بسیاری از دانشمندان را مبهوت خود کرده است کله ای به مانند غلاف بادام زمینی دارد و البته بسیار بی دفاع است و به راحتی توسط حشرات بزرگتر شکار می شود.حشره کله بادام زمینی
یکی از عجیبترین حشره های دنیا را می توانید در جنگل های آمازون با نام کله بادام زمینی وجود دارد. این حشره که بسیاری از دانشمندان را مبهوت خود کرده است کله ای به مانند غلاف بادام زمینی دارد و البته بسیار بی دفاع است و به راحتی توسط حشرات بزرگتر شکار می شود.
یکی از عجیبترین گونه های قورباغه و همچنین سمی ترین حیوانات قورباغه شیشه ای است. همانطورکه از اسم آن مشخص است بدن این حیوان به انداره ای نازک است که تمامی ارگان های داخلی بدنش نمایان است و حتی نحواه پمپاژ کردن قلبش نیز قابل مشاهده است. این قورباغه یکی از صمی ترین گونه های حیوانی است که در دنیا وجود دارد. سم این قورباغه به اندازه ای است که می تواند به راحتی یک انسان بالغ را بکشد.
حکیم مهر - جنگل های آمازون را حتما می شناسید. انبوهی از درختان در آمریکای جنوبی منطقه ای را به وجود آورده اند که به شش های زمین معروف شده اند.
به گزارش زلال نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، در جنگل های انبوه آمازون حیوانات بسیار زیادی وجود دارند که در میان آن ها برخی بسیار عجیب هستند و کمتر دیده شده اند. در ادامه به برخی از عجیب ترین حیواناتی که در آمازون زندگی می کنند اشاره می کنیم. خفاش ماهی گیر
خفاش ها گونه های مختلفی دارند که هر مورد دارای قابلیت ها و توانایی های خاص خودشان هستند. یکی از این خفاش ها به ماهیگیر شهرت دارد و حرفه اصلی اش گرفتن ماهی های روی سطح آب است. این پرنده تنها گونه خفاش است که قابلیت ماهیگیری دارد.
هر آنچه ما امروز نام عنکبوت روی آن می گذاریم چه زنده باشد و
چه فسیل آن به دست آمده باشد، تار می بافد و این به معنی آن است
که دست کم 300 میلیون سال است که این موجودات تار تولید می کنند
زمان کمی نیست. اصلاً معلوم نیست که از چه زمانی این قابلیت در آنها به وجود آمده است،
هر چند بررسی توالی اسید آمینه های پروتئین های سازنده این تار در گونه های
مختلف عنکبوت به این باور قوت می بخشد که همگی از یک ژن منشاء گرفته اند.
جالب اینجاست که تولید تار در عنکبوت ها بسیار زودتر از به دست آوردن توانایی پرواز در حشرات اتفاق افتاده است.
برو به ادامه مطلب
واقعیت این است که خود طبیعت چند میلیون سال است روش های ساخت بهتر این تار را در این عنکبوت ها آزموده و هر بار متکامل تر کرده است. برای مثال اگر بشر به مواد اولیه برای ساخت محصولاتی محکم، با دوام و مقاوم در برابر حرارت بالا نیاز دارد، خب بهتر است روی عنکبوت های بیابانی کار کند،به همین ترتیب عنکبوت هایی وجود دارند که تارهایی می سازند که در برابر باد و ارتفاع و... مقاومند یعنی حتی در صنعت هوا و فضا نیز کاربرد پیدا می کنند. به طور کلی تار عنکبوت در مقایسه با وزنی که دارد مقاومتش بیش از حد تصور است و شاید بتوان گفت از هر محصول ساخت دست بشر محکم تر و سخت جان تر است.
به علت نرم بودن تارهای عنکبوت به مثل ابریشم و سختی این تارها به مانند فولاد، اگر راهکاری مناسب جهت پرورش و رام کردن عنکبوت ها ارائه شود، آنگاه می توان از وجود عنکبوت ها درجهت رشد و توسعه اقتصادی، استفاده وافر نمود. محققین شیوه ای غیر از پرورش عنکبوت جهت تهیه تار عنکبوت پیدا کرده اند. به علت ناسازگاری عنکبوت ها با یکدیگر، که همدیگر را می بلعند، از طریق پروش و تکثیر عنکبوت ها به موفقیت هایی نایل نگردیده اند. تار عنکبوت ماده ای است که از لحاظ مهندسی مواد به مراتب بهتر از ابریشم های معمولی است، اما استفاده تجاری از آن تا کنون یک مشکل بوده است.
تارعنکبوت همانند DNA، بال پرندگان ومروارید درون صدف ، یکی از عجایب خلقت است. وزن هزاران متر از ابریشم بافته شده از تار عنکبوت، به بیش از یک گرم نمی رسد و عجایب آن به همین جا خاتمه نمی یابد. نوعی از انواع تار عنکبوت نیز وجود دارد که عنکبوت ها ازآن برای شکار حشرات بالدار استفاده می کنند. این نوع تار حتی اگر تا دوبرابر طول اولیه اش کشیده شود، دوباره به حالت اولیه اش باز می گردد.
بیش از یک قرن، محققان رویای استفاده از ویژگی های تار عنکبوت را در سر می پروراندند. اما مشکل این است که عنکبوت ها مانند کرمهای ابریشم نیستند. عنکبوت ها بیش از کرم های ابریشم پرخاشگر و قلمروطلب هستند که اهلی شوند.
با توجه به دست آوردهای به دست آمده از تحقیقات زیست شناسی مولکولی توسط یک تیم در دانشگاه ویومینگ مرکز نکزیا، هم اکنون درحال راه اندازی فرایندی برای تولید تار عنکبوت است. طی دهه گذشته، زندی لوییس و همکارانش به دنبال آن بودند که ژنهائی را که برای پروتئین های کلیدی رمز داشتند برای تولید چهار نوع تار عنکبوت، دنبال هم چیده و بافت زا کنند. از زمانی که این ژنها تعیین و دوباره سازی شدند، گروه ویومینگ آنها را به داخل باکتری وارد کردند تا پروتئین های مطلوب ساخته شوند. متاسفانه مقدار محصول آن قدر کم بود که از لحاظ اقتصادی فایده ای نداشت.
اما مرکز نکزیا موفق به ساخت پروتئین های تار عنکبوت شده است. نکزیا این کاررا با استفاده از بزهایی انجام داده است که تحت مهندسی ژنتیک بوده و پروتئین ها را در شیرشان ترشح می کنند. پروتئین ها به محض جمع آوری در شیره غلیظی از درخت افرا ریخته می شوند، سپس روزنه ها ی باریک آنها پر می شود تا زنجیره های پروتئین به صورت رشته هایی قوی مانند زیپ در آیند.
نکزیا تمایل دارد استفاده از این تارها را در کاربردهای معدود و با ارزش در پزشکی متمرکز کند. می توان از تارهای مرغوب عنکبوت به عنوان نخ بخیه در جراحی های چشم، عروق یا اعصاب استفاده کرد. به نظر می رسد تار عنکبوت برای این کار ایده آل باشد چرا که انعطاف پذیری و مقاومت نایلون را دارد. همچنین می توان از تار عنکبوت به عنوان زردپی یا رباط های حسی استفاده کرد. استفاده های غیر پزشکی تارهای عنکبوت:
از کاربرد های غیر پزشکی این تارها می توان به زره محافظ بدن اشاره کرد که تارها برای این منظور بسیار سبک تر و قابل انعطاف تر هستند. همچنین تارعنکبوت برای استفاده به عنوان طناب چترنجات نیز مناسب است و یا به عنوان کابل های سرعت گیری که در کاهش سرعت جت های جنگی هنگام فرود آمدن روی باند هواپیما استفاده شوند.
مرکز نکزیا انتظار دارد تا چند سال آینده محصولات تجاری ای وارد بازار شوند که از تار عنکبوت ساخته شده باشند.
تار عنکبوت به نرمی ابریشم و به سختی فولاد:
آیا می توان همانند پرورش کرم ابریشم به پرورش ورام کردن عنکبوتها نیز اقدام نمود؟
بعلت نرم بودن تارهای عنکبوت به مثل ابریشم و سختی این تارها بمانند فولاد ، اگر راهکاری مناسب جهت پرورش ورام کردن عنکبوتها ارائه شود، آنگاه می توان ازوجود عنکبوتها درجهت رشد وتوسعه اقتصادی ،استفاده وافر نمود. بدین منظور ، پیدایش شیوه های مخصوص جهت رام کردن ونیز تکثیر وپرورش عنکبوت از دست آوردهای مهم وباارزشی خواهد بود ، که درصورت موفقیت ، ثروتهای هنگفتی را ایحاد خواهد نمود. البته محققین شیوه ای غیرازپرورش عنکبوت جهت تهیه تارعنکبوت پیدا کرده اند ، زیرا بعلت ناسازگاری عنکبوتها بایکدیگر ، که همدیگر را می بلعند ، ازطریق پروش وتکثیر عنکبوتها به موفقیتهائی نائل نگردیده اند. بهمین علت موقع را غنیمت شمرده وبا ارائه این مقاله ، ازهمه محققین وپژوهشگران عزیز ایرانی که تمامی مساعی خودرا( درجهت فراهم کردن زمینه های لازم ومناسب )برای پرورش ورام کردن عنکبوتها بکار خواهند گرفت ، صمیمانه تشکر نمایم.
تارعنکبوت ماده ای است که از لحاظ مهندسی مواد به مراتب بهتر از ابریشم های معمولی است ، اما استفاده تجاری ازآن تا کنون یک مشکل بوده است.
تارعنکبوت همانند DNA ، بال پرندگان ومروارید درون صدف ، یکی از عجایب خلقت است. این ماده علاوه براین که صاف ، شفاف وقابل انعطاف است ، بسیار سبک نیز می باشد.
وزن هزاران متر ازابریشم بافته شده ازتارعنکبوت ، به بیش از یک گرم نمی رسدو عجایب آن به همین جا خاتمه نمی یابد. تاری که عنکبوتها درساختن شبکه هایشان ازان استفاده می کنند ، مقاومت ((کولار)) را دارد ، اما به طور قابل ملاحظه ای ازأن ارتجاعی تر است . نوع دیگری ازانواع این تارها مقاومت کمتری دارند اما هیچ خاصیت ارتجاعی ندارند. این نوع ازتارها وقتی کشیده می شوند مانند شکلات تافی درهمان طول جدید شان باقی می مانند. نوع دیگری ازانواع تارعنکبوت نیزوجوددارد که عنکبوتها ازآن برای شکار حشرات بالدار استفاده می کنند. این نوع تار حتی اگر تا دوبرابر طول اولیه اش کشیده شود، دوباره به حالت اولیه اش باز می گردد.
بیش از یک قرن ، محققان رویای استفاده ازویزگیهای تارعنکبوت را در سر می پروراندند. تارهائی که ازتار کرم ابریشم بسیار متنوع ترند. اما مشکل این است که عنکبوتها مانند کرمهای ابریشم نیستند. تازمانی که به کرمهای ابریشم مقدارکافی برگ توت برای تغذیه داده شود ، درچهارگوشهائی نزدیک هم با آرامش زندگی می کنند . درمقابل ، عنکبوتها بیش از آن پرخاشگر وقلمروطلب هستند که اهلی شوند.
((جفری تورنر))، رئیس مرکز بیو تکنولوژی ((نکزیا)) درمونترال می گوید : (( این کار مانند پرورش ببر است، أنها یکدیگر را می خورند.)) اما با توجه به دست آوردهای به دست آمده از تحقیقات زیست شناسی مولکولی توسط یک تیم دردانشگاه ویومینگ، مرکز نکزیا هم اکنون درحال راه اندازی فرایندی برای تولید تارعنکبوت است بدون آن که نیازی به تحمل عنکبوتهای بدخلق وجود داشته باشد.
طی دهه گذشته ، زندی لوییس وهمکارانش به دنبال آن بودند که ژنهائی را که برای پروتئین های کلیدی رمز داشتند برای تولید چهار نوع تارعنکبوت دنبال هم چیده وبافت زا کنند.اززمانی که این ژنها تعیین ودوباره سازی شدند ، گروه ویومینگ آنهارا به داخل باکتری وارد کردند تا پروتئین های مطلوب ساخته شوند . متاسفانه مقدار محصول آن قدر کم بود که از لحاظ اقتصادی فایده ای نداشت.ازطرف دیگر درهمین زمان دکترلوییس اجازه استفاده از فناوری خودرا که شیوه ای متفاوت درپیش داشت به نکزیا داد.
مرکز نکزیا که سهامش به ?? میلیون دلار دریک عرضه عمومی اولیه رسید، موفق به ساخت پروتئینهای تارعنکبوت شده است. نکزیا این کاررا با استفاده از بزهائی انجام داده است که تحت مهندسی ژنتیک بوده و پروتئینهارا درشیرشان ترشح می کنند . پروتئینها به محض جمع آوری درشیره غلیظی ازدرخت افرا ریخته می شوند ، سپس روزنه ها ی باریک آنها پر می شودتا زنجیره های پروتئین به صورت رشته هائی قوی مانند زیپ درآیند.تقریبا&#???; همانطوری که عنکبوتها از مجرای ظریفی برای بیرون دادن تارشان استفاده می کنند. خصوصیات گله بزهای مرکز نکزیا با اغلب معیارهای تولیدتجاری تارعنکبوت مفید مطابقت دارند. آقای تورنر می گوید هم اکنون مشکلات اصلی ، افزایش تعداد گله وتسریع درفرایند تبدیل پروتئین ها به تار است. وی معتقد است این ها مشکلاتی هستند که می توان آنهارا مهار کرد.
اما ازاین تار به چه منظور می توان استفاده کرد؟ نکزیا تمایل دارد استفاده ازاین تارهارا در کاربردهای معدود وبا ارزش درپزشکی متمرکز کند . آقای تورنر معتقد است می توان از تارهای مرغوب عنکبوت به عنوان نخ بخیه درجراحیهای چشم ، عروق یا اعصاب استفاده کرد . به نظر می رسد تار عنکبوت برای این کار ایده آل باشد چراکه ضمن اینکه انعطاف پذیری ومقاومت نایلون را دارد اما هیچکدام از سختی های نایلون را هنگام گره زدن به همراه ندارد . آقای تورنر می گوید : همچنین می توان ازتار عنکبوت به عنوان زردپی یا رباط های حسی استفاده کرد.
ازمحافظ غیرپزشکی این تارها می توان به زره محافظ بدن اشاره کرد که تارها برای این منظور بسیار سبکتر وقابل انعطافتر ازکولار هستند وهمچنین طناب ماهیگیری که دراین مورد هم مزیت تارعنکبوت قابل تجزیه بودن آن توسط محیط زیست است.
همچنین تارعنکبوت برای استفاده به عنوان طناب چترنجات نیز مناسب است و یا به عنوان کابلهای سرعتگیری که درکاهش سرعت جت های جنگی هنگام فرود آمدن روی باند هواپیما استفاده می شوند . نوعی تارعنکبوت قبل از پاره شدن می تواند مقدار زیادی انرژی را جذب کند . انواع دیگر تارعنکبوت می توانند برای طراحان مدلباس مورد مصرف داشته باشند. مرکز نکزیا انتظار دارد تا چند سال آینده محصولات تجاریی وارد بازار شوند که از تارعنکبوت ساخته شده باشند .
درپایان ضمن آرزوی توفیق برای همه پژوهشگران به ویژه برای محققین کشورمان که درراه سربلندی واعتلای ایران عزیز ازهرگونه کوشش وتلاشی فروگذار نمی نمایند ، موفقیت وپیروزی آرزو نمایم.
دسته بندی درF.C.I. : گروه 5 در سال 1995/2/2 استاندارد های نژادی آن تعیین گشت.
ثبت بین المللی:FCI, UKC, AKC, TKC, CKC
توضیحات:
مالاموت آلاسکایی سگی است بزرگ جثه از نواحی شمالی همراه با پوشش دولایه ضخیم و دم پرپشت فر خورده. دارای ساختار فیزیکی ایده آل ، جثه سنگین وزن و نیرومند ، صورت پهن و در مجموع سیمای بسیار زیبایی است. پاها پوشیده شده از انبوه مو است. گوشها برافراشته و چشمها بادامی شکل ، سیاه و کوچک می باشد. چشمها به حالت مورب در داخل جمجه قرار گرفته اند و معمولاً به رنگ قهوه ای می باشند که البته رنگهای تیره ترجیح دارند و چشمهای آبی رنگ مورد قبول نمی باشند. بلندی موها حدود 2 تا 3 سانتی متر می باشد و در رنگ سفید ، سیاه و سفید و خاکستری یافت می شود اما باید توجه داشت که پاها باید حتماً سفید رنگ باشند.
خلق وخو:
نژاد مالاموت خلق و خویی همانند یک توله غیر قابل کنترل دارد بسیار باوفا و باهوش ، شیرین و پر محبت ، مهربان نسبت به کودکان ، بعد از بلوغ به حیوانی باوقار و آرام تبدیل می شود. برای نگهبانی مناسب نمی باشد. تا زمانی که همراهی داشته باشد به راحتی در خارج از خانه زندگی می کند. اگر از سوی صاحبش توجه نبیند خیلی زود آزرده خاطر می شود. سگ بسیار فعالی است ، تنهایی را دوست ندارد ، گزارش شده که سگی از نژاد مالاموت در ظرف سه ساعت تنها ماندن در خانه کلیه لوازمی را که پانزده هزار دلار می ارزیده به کلی نابود کرده! اما به هر حال دوست و همراه بسیار مناسبی برای ورزش و فعالیتهای خارج از منزل است.
وزن ، ارتفاع:
وزن در نرها: (36-43) ک.گ ، در ماده ها: (32-38) ک.گ
ارتفاع در نرها: (61-66) س.م ، در ماده ها: (56-61) س.م
مشکلات سلامتی:
قالباً نژاد سرسخت و سلامتی است. اما گاهی اوقات دچار مشکلاتی در مفصل ران می شود. بیماری نفخ نیز قابل ذکر می باشد.
شرایط نگهداری:
مالاموت برای نگهداری در منزل مناسب نمی باشد و به حداقل یک حیاط بزرگ جهت زندگی نیاز دارد. باید محیط اطراف مالاموت دارای نرده و یا دیوارهای بلند باشد و همچنین باید توجه داشت که مالاموت علاقه زیادی به کندن زمین دارد. این نژاد از پرسه زدن در قلمرو خود لذت می برد. بدلیل داشتن پوشش مضاعف در زمستانها مشکلی ندارد ، اما باید مواظب بود تا در فصول گرم همیشه سایه و آب خنک در اختیار وی قرار گیرد.
فعالیت بدنی:
مالاموت به میزان معقولی به فعالیت بدنی نیاز دارد. اما باید از تحرک زیاد حیوان در هوای گرم جلوگیری نمود.
طول عمر:
حدود 12- 15 سال.
تعداد توله ها:
بطور متوسط 6 عدد.
آراستن:
مالاموت دارای پوشش خارجی انبوه و متراکم می باشد که به شانه کشیدن حداقل دو بار در هفته نیاز دارد. لایه زیرین موها نیز دوبار در سال بصورت دسته ای ریزش دارد. استفاده از شامپو خشک توصیه می شود.
تاریخچه:
مالاموت آلاسکایی نژادی است شمالی که از گرگ های مناطق شمالی نشعت گرفته است. نام مالاموت گرفته شده از اسم Mahlemutsنام قبیله ای در قطب شمال می باشد که مبادرت به پرورش و نگهداری از این نژاد زیبا نمود. قدمت مالاموت به 2 یا 3000 سال پیش در آلاسکا باز می گردد. زمانی که این سگ تنها وسیله برای حمل و نقل اسکی موها و بسیار برای ایشان باز ارزش بود. امروزه از این نژاد برای کشیدن سورتمه و گاری ، عملیات نجات و مسابقات حمل وزنه استفاده می کنند.
عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است عقاب می تواند تا ۷۰ سال زندگی کند. ولی برای اینکه به این سن برسد باید تصمیم دشواری بگیرد. زمانی که عقاب به ۴۰ سالگی می رسد: چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته را نگاه دارند. نوک بلندو تیزش خمیده و کند می شود شهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسببند و پرواز برای عقابل دشوار می گردد.
در این هنگام عقاب تنها دو گزینه در پیش روی دارد. یاباید بمیرد و یا آن که فراینددردناکی را که ۱۵۰ روز به درازا می کشد پذیرا گردد. برای گذرانیدن این فرایند عقاب باید به نوک کوهی که در آنجا آشیانه دارد پرواز کند. در آنجا عقاب نوکش را آن قدر به سنگ می کوبد تا نوکش از جای کنده شود. پس از کنده شدن نوکش ٬ عقاب باید صبر کند تا نوک تازه ای در جای نوک کهنه رشد کند ٬ سپس باید چنگال ۴ پیش را از جای برکند. زمانی که به جای چنگال های کنده شده ٬ چنگال های تازه ای در آیند ٬ آن وقت عقابل شروع به کندن همه پرهای قدیمی اش می کند. سرانجام ٬ پس از ۵ ماه عقاب پروازی را که تولد دوباره نام دارد آغاز کرده … و ۳۰ سال دیگر زندگی می کند.
عقاب ( سلطان پرندگان )، عقاب یکی از بزرگترین ونیرومندترین پرندگان جهان است. عقابها منظری مغرور وترسناک وقدرت شکارگری بسیار دارند. برخی از عقابها حین پرواز شکار خود را صید میکنند.عقاب طلائی را گاه سلطان پرندگان گفتهاند. البته عقابها همیشه درنده خو به نظر نمیرسند. عقابها سخت از خطر، مخصوصاً انسان گریزان هستند وبندرت به آدمی حمله میکنند. عقاب توانائی بلند کردن یک آدم کوچک اندام را دارد. عقاب معمولاً از ۷۶ تا ۸۹ سانتی متر از نوک منقار تا انتهای دم طول، واز ۳ تا ۶ کیلو وزن، وبالهایش دومتر بلندی دارد. سر عقاب بزرگ وپوشیده از پر است. چشمانی درشت دارد که هریک ازآنها در یک طرف سرش قرار دارد. از قدرت بینائی فراوان بهره مند میباشد. عقابها میتوانند از فراز آسمانها شکار خود را ببینند واز نقاط بلند همچون صاعقه بر سر شکار نگون بخت فرود آیند. منقار نیرومند وتندی دارند. منقار عقاب طلائی به پنج سانتی متر میرسد. برخی از عقابها منقاری بزرگتر دارند. رنگ وبال وطول وشکل عقابها از منطقه تا منطقهٔ دیگر اختلاف دارد به طوریکه در عقابهای آسیائی و اوروپائی وآمریکائی تفاوت آن نمایان است. عقابها باپاهایی نیرومند و به رنگ زرد و روشن دارند. عقابها برای درهم شکستن شکار خود از منقار وچنگال پاهای خود استفاده میکنند. پاهای عقابطلائی پوشیده از پر (ریش) است، اما قسمت پائین پاها بدون پر میباشد.
محل زندگی عقابها:علفزار و جنگلهای زمینهای پست وبر فراز کوههای بلند ونا هموار، ودر نقات دورد دست، ودر نقات تقریباً دست نخورده انسان زندگی میکنند. باپرها وبالهای بلند، عقاب میتواند به آسانی پرواز وشکار خود را از زمین بلند کند. عقاب گاه، با بالهای خود به شکار ضربه میزند. اما نمیتواند با بالهایش بجنگد. عقاب هنگام جنگ از منقار وپاهای نیرومند خود استفاده میکند، بیشتر عقابها قهوهای رنگ و یا سیاه رنگ هستند. جوجه عقابها تا سن بلوغ خود که چهار سال طول می کشد پر وبال کامل ندارند. بال عقاب عقابها معمولاً از ۲۵ تا ۳۵ سال تقریباً عمر میکنند، البته گاه تا ۴۵ سال و حتی بیشتر هم عمر کردهاند. قلمرو عقاب از پنجاه تا ۱۷۰ کیلومتر مربع پیش بینی کردهاند. آشیانه عقابها بیشتر بر فراز بلندیها، بالای درختان بلند وشکاف صخرهها وکوههای مرتفع وپرتگاهها میباشد. روی کت نیروهای نظامی آلبانی یک عقاب سیاه دو سر وجود دارد. بر روی لباس نظامی نیروهای ارمنستانی یک عقاب و شیر طلایی وجود دارد. روی لباس نظامی نیروهای اتریش یک عقاب سیاه وجود دارد. روی کت نیروهای نظامی مصر یک عقاب طلایی که به سمت چپ نگاه میکند وجود دارد. همچنین روی لباس فرم نظامی بسیاری از کشورها از جمله مکزیک,اردن,عراق,اندونزی,نیج ریه,نیروی هوایی پاکستان , فیلیپین , پاناما ,روسیه , رومانی , صربستان , سوریه نیز عقاب وجود دارد. عقاب دوسر نماد امپراتوری بیزانس بود.
این جانور در ایران در امتداد دو رشته کوه البرز و زاگرس و کویرهای مرکزی سکونت دارد. ماده از نر بزرگ تر است و جز این تفاوتی ندارند. در ۴ تا ۵ سالگی بالغ می شود. عقاب طلایی نام خود را از پرهای طلایی و برنزی تاج، سر و پشت گردنش گرفته است. قهوه ای تیره است و از دور به سیاهی می زند. ساق یا چکمه ای و از هر دو طرف پوشیده از پر است. در هنگام پرواز بالها کمتر به بالا خم شده و تقریبا مسطح است. مناطق صخره ای، چشم اندازهای فراخ را به زمینهای هموار و مناطق جنگلی ترجیح می دهد.عقاب طلایی تنها با یک جفت دیده می شود و تک همسر است و احتمالا تا پایان عمر پیوند جفتها برقرار می ماند.
این جانور برای شکار استراتژیهای گوناگونی دارد. هرکدام قلمرویی به وسعت ۹۰ کیلومتر دارند و می توانند طعمه ای به وزن ۶/۳ کیلوگرم را طی پرواز حمل کنند. سرعت متوسط عقاب طلایی ۵۰ کیلومتر در ساعت ثبت شده است که می تواند در زمان شیرجه آن را به ۳۲۰ برساند. این حیوان به طور متوسط روزانه ۳۰۰ گرم گوشت می خورد که عمدتا از پستانداران تغذیه می کند و پرندگان انتخاب دوم آن است. چند لانه دارند که به طور چرخشی از آن استفاده می کنند و در شرایط لانه می توانند ۳ متر قطر و ۴ متر ارتفاع داشته باشند. معمولا ۲ تخم می گذارند و تا ۴۵ روز روی آنها می خوابند.
ابوریحان بیرونی مینویسد که عقاب بال گشوده را که پرچم ایرانیان بود بر سر نیزه بلندی در پیشاپیش سپاهیان میگرفتند. گزنفون تاریخ نویس یونانی می گوید: «پرچم ایرانیان عقابی بود از زر ناب که بر سر نیزه میافراشتند.» و در پیوند با به فال نیک گرفتن آن و اینکه نمادی از بهروزی و پیروزی بوده است، داستانی درباره کوروش بزرگ نوشته است که هنگامی که وی با سپاهیان خود به جنگ آشور میرفت پدرش او را تا مرز کشور پارس همراهی کرد و در آنجا عقابی دید که پیشاپیش آنان در پرواز است. پدر کوروش آن را به فال نیک گرفت و با خود گفت که پسرش در این جنگ پیروز خواهد شد. بر روی یک قطعه کاشی که در کاوشهای باستان شناسی در تخت جمشید یافت شده، نقش شاهینی با بالهای گشاده دیده میشود که در چنگال خود گویی را گرفته و گوی دیگری نیز بر سر دارد. به گمان پژوهشگران اینعقاب بال گشوده نمادی از خداوند است که بر روی پرچم هخامنشیان نیز نقش میشده است. زیرا بیشتر تاریخ نویسان گذشته یادآوری کردهاند که بر پرچم ایران عقابی نقش بسته بوده است که آن را پیشاپیش سپاه می گرفتند، و این خود نمادی از پیروزی بوده است.
گُرگِ خاکِستَری (نام علمی: ’Canis lupus’) که گاهی بطور خلاصه گرگ نامیده میشود یکی از پستانداران گوشتخوار و گونهای از سگسانان است.گرگ سگسانی است بزرگ شبیه به سگ با دم افتاده.
رنگ گرگ متغیر است ولی بطور کلی خاکستری و زرد یا قهوهای مخلوط با موهای سیاه میباشد. بصورت یک خانواده یا گلهای که از چند خانواده تشکیل شده دیده میشود. معمولاً در روز شکار میکند، بویژه صبح زود به گله گوسفندان حمله میکند، و گاهی هم شبها به آغل گوسفندان حمله میکند.
گرگها معمولاً زیر ریشه و تَنهِ درختان افتاده و یا حفرهایی که بوسیله جانوران دیگر ساخته شده بسر میبرند، احیاناً در سوراخ کوهها نیز آشیانه میگیرند، گرگها درجلگهها و جنگلها و مناطق کوهستانی دیده میشوند. گرگ حیوانی بسیار خطرناک است.
این گوشتخوار بسیار باهوش به صورت اجتماعی و در گروههای ۲۰ تایی زندگی میکند. در داخل هر گروه یک جامعه طبقاتی بخوبی تنظیم شده وجود دارد که توسط یک نر و ماده غالب هدایت و رهبری میشود، گروههای خانواده گرگها، قلمرو گستردهای تا هزار کیلومتر متر مربع را اشغال میکنند (۴۰۰ مایل مربع). اعضاء یک گروه (گله) برای ردگیری، محاصره و کشتن طعمههای بزرگ مثل گوزن کانادایی با همدیگر همکاری میکنند.از زیر گروههای آن میتوان به گرگ مکزیکی اشاره کرد.
گرگهای خاکستری پس از انسان بطور طبیعی گستردهترین پستانداران بر روی زمین هستند. البته امروزه به علت پیشروی انسانها، گرگها بسیاری از مناطق زندگی قبلی خود را از دست دادهاند.
گرگهای خاکستری بطور متوسط ۸ تا ۱۲ سال عمر میکنند. در حالت حفاظتشده آنها قابلیت زندگی تا ۲۰ سال را نیز دارند.
طول بدن اکثر گرگهای خاکستری بین ۱۰۰ تا ۱۶۰ سانتیمتر، طول دمشان ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر، قد ۵۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر و وزنی بین ۱۵ تا ۸۰ کیلوگرم دارند. گونهٔ مذکر معمولاً ۲۰ درصد بزرگتر از گونه مونث است.
رنگ گرگهای خاکستری بطور اصلی خاکستری یا قهوهای است اما میتواند طیف رنگی سفید تا سیاه را نیز شامل شود. نواحی شکم و گلوی گرگها معمولاً رنگ روشنتری نسبت به مابقی نواحی بدن دارد.
گرگهای خاکستری در دستههای ۸ تا ۳۵ تایی زندگی میکنند و یک آلفا (گرگ مونث) رهبری گروه را بر عهده دارد. گرگها توسط ایجاد بو، صدا (شامل زوزه)، حالت چهره و بدن با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
گرگهای خاکستری زیرگونههای فراوانی دارند که از آن جمله میتوان به گرگ کوهستان راکی، گرگ قطبی، گرگ مکزیکی، گرگ ژاپنی و گرگ ایرانی اشاره کرد.
گرگ مزرعه
این گوشتخوار که بسیار شبیه به سگ است به خانواده گرگها، شغالها و روباهها تعلق دارد. گرگ مزرعه در گروههای خانوادگی کوچک زندگی میکند که هر کدام تعدادی عضو خانوادگی ویژه خود دارند. گاهی به تنهایی شکار میکنند و با نزدیک شدن به طعمه او را شکار میکنند.
خرگوشها و جوندگان از نمونه جانوران کوچکی هستند که توسط این شکارچی خورده میشوند. آنها همچنین به طور دسته جمعی شکار میکنند و در آن صورت به حیوانات بزرگتر مانند گله گاوها یا گوزنهاحمله میکنند.
گرگهای مزرعه بیشتر گروهی حرکت میکنند ولی این دسته از گرگها به هنگام حمله تک میشوند. گفته شده که گرگها حیواناتی بسیار خسیس میباشند و هنگام حمله به گله تا آنجایی که میتواند حیوانات را میدرند.
پراکندگی
گرگها در قدیم در همه جهان پراکنده بودند ولی امروزه تنها در خاورمیانه، اوراسیا و آمریکای شمالی دیده میشوند. به دلیل شکار غیر قانونی این جانوران و نیز کم شدن طعمههای طبیعی شان تعداد آنها در جهان رو به کاهش گذارده است. برای نمونه، در سال ۲۰۱۰ میلادی تنها ۲۰۰ گرگ در کشور سوئد شمارش شدند که بیشترین تعداد از این رده در منطقه اسکاندیناوی اروپا بودهاند.
در اسطورهها
گرگ موجودی مورد احترام برای ترکها و مغولها است. در اکثر حماسههای ترکی گرگ موجودی راهنما برای نجات و پیروزی است. افسانهٔ آسنا یک اسطوره قدیمی ترکی است. که بر طبق آن نژاد ترکها به گرگ خاکستری باز میگردد. همچنین در اسطورههای ترکی آمده است که یک گرگ خاکستری به ترکها راه خروج از سرزمین مادری افسانهایشان (Ergenekon) را نشان داد و باعث شد که آنها بر همسایگان خود مسلط شوند.
گرگ به عنوان یک درنده موفق در رأس هرم غذایی، در بین جانداران خشک زی قرار گرفته است. همتای او در دریاهای عالم کوسه ها هستند با این تفاوت که گرگ ها از زندگی اجتماعی فوق العاده پیچیده برخوردارند و کوسه ها تک زی هستند و از نظر هوش، فراست، نظم گروهی و انضباط بین افراد داخل گروه خانوادگی، گرگ ها تقریباً در جهان درندگان، به جز خانواده سگ ها، بی همتا می باشند.
کلیه افراد گروه، که به ندرت از ۱۰ قلاده تجاوز می کند، از قوی ترین گرگ «رهبر» اطاعت می کنند. به کرات و به هر مناسبتی افراد گروه مراتب اطاعت خود را نسبت به «رهبر» آشکار می کنند.
این عمل با ژست های بخصوص مانند مالیدن چانه به خاک، قراردادن سر بین دو دست روی زمین، روی زمین غلت خوردن و بیرون دادن اصوات بخصوص صورت می گیرد.
شکار، در فصل فراوانی طعمه های بزرگ مانند گوزن، به صورت دسته جمعی صورت می گیرد. هر گرگ در هنگام شکار دسته جمعی موقعیت خود را می داند و وظیفه اش مشخص است. رئیس گله یک طعمه را انتخاب می کند.
طعمه معمولاً بزرگ و سنگین، پیر، مریض و یا خیلی جوان و کند است. پس از انتخاب طعمه، گله به حرکت درمی آید. گرگ ها به صورت درهم و به ظاهر بدون برنامه به حرکت درمی آیند. هدف پراکنده و هراسان کردن گله طعمه است. چه بسا یک گوزن از کنار آنان می گذرد و توجهی به او ندارند چون هدف مشخص است.
استراتژی نهایی منزوی کردن هدف است و حرکت هایی که گله انجام می دهد همگی در راستای همین هدف است. گاه تعقیب و گریز ساعت ها به طول می انجامد و گاه پس از چند دقیقه نتیجه حاصل می آید.
به محض جدا شدن طعمه از گله، افراد قبیله گرگ ها همگی گرداگرد طعمه جمع می.شوند و با به دندان گرفتن نقاط حساس مانند بیضه، پستان ها، پوست زیر شکم، پوزه و لب طعمه(مثلا گوزن) او را به زیر می آورند.
در جنوب کانادا، گوزن.ها بسیار بزرگتر از گرگ.ها هستند ولی مع.الوصف گرگ.ها به راحتی آنان را شکار می.کنند. مطالعه روش شکار آنها نشان می دهد که پیوسته از یک روش استفاده نمی کنند، بلکه بر حسب موقعیت طعمه و شرایط محیطی، نقشه خود را طراحی می کنند.
می توان سیستم شکاری آنان را به حمله تیم فوتبال تشبیه کرد و یا حرکت لشکریان در گذشته که قلب سپاه و جناح های راست و چپ و با حمله گازانبری اصول کار را تشکیل می داد.
در حین حمله زوزه ها راهنمای رهبر گله برای صدور دستورات است. رهبر در قلب سپاه قرار دارد و بازوهای راست و چپ را به جلو می فرستد، یا به عقب فرامی خواند. جانوری که در فصول بهار و تابستان در جنوب کانادا با گوزن های ۴۵۰ کیلویی فراوان گرسنگی را برطرف می کند، با فرارسیدن زمستان و مهاجرت گوزن ها به جنوب(شمال ایالات متحده) در محل مانده در منطقه پوشیده از برف با تغذیه از خرگوش و موش روزگار می گذراند.
در ایران، در هنگام کمبود طعمه، گرگ ها گیاه خوار می شوند و به هندوانه روی می آورند. گرگ ها جزو حیوانات پرطاقت هستند که یک روز کامل را می توانند به طور پیوسته بدوند و طعمه را تعقیب کنند.
سگ های امروزی از گرگ ها ی زمان گذشته رام شده اند. انسان خصوصیات اصلی گرگ ها را پسندید و آنها را به اسارت درآورد تا پس از ۷هزار سال سگ های کنونی حافظ مال و جان او باشند.
صفت وفاداری که در سگ ها مشاهده می شود، ابتدا در گرگ ها دیده شد، دید بسیار قوی، حس شامه تا حدود ۱۰ تا ۷۰ برابر انسان، طاقت در مقابل سرما و گرما(۴۰- تا۵۰+ درجه سانتیگراد)، توانایی تولید مثل (در هر بار ۱۰ توله می.زاید) و قدرت جفت گیری با گرگ و شغال و سگ و در نتیجه توانایی تولید بچه های فراوان دورگه و بالاخره توانایی کنترل جمعیت جوندگان مانند موش های صحرایی، خرگوش ها، توله های شغال و روباه و… گرگ را جانوری قابل احترام در بین دوستداران حیات وحش قلمداد نموده است.
از کشفیات مهم جدید در مورد تواناییهای گرگ، قدرت خارقالعاده ارتباط این جانور با همنوعان خود است. اثبات شده که گرگها از مسافات دور، بدون آن که همدیگر را ببینند، قادرند تقریباً آنچه میبینند با یکدیگر در میان بگذارند و انتقال دهند.
مثلاً اگر در منطقهای یک گرگ به دو قوچ کوهی برخورد نماید و نیاز به نیروی کمکی داشته باشد، به راحتی با زوزه کشیدن، همنوعان خود را از اطراف فرا میخواند و آنچه را که میبیند برای گرگهای دیگر شرح میدهد.
یوزپلنگ ها حیوانات آرامی هستند اگر احساس خطر کنند حالت دفاعی می گیرند و صدای پف مانندی ایجاد می کنند ولی غرش ندارند.
اثر انگشت در یوزپلنگ:
هیچ دو یوزپلنگی را نمی توان یافت که خالهای روی بدن یا صورتشان یکسان باشد درست مانند اثر انگشت انسانها که در هیچ دو فردی یکسان نیست در حقیقت یکی از راههای تشخیصیوزپلنگهای متفاوت در طبیعت استفاده از همین خالهاست که برای هر یوزپلنگ اختصاصی است.
عینک آفتابی در یوزپلنگ ها:
یکی از بارزترین ویژگی های یورپلنگ خط اشک این جانور است که از گوشه ی داخلی چشمها شروع می شود و تا کنار خارجی دهان درست پشت دندانهای نیش امتداد می یابد به این سبب می توان یوزپلنگ ها را به سادگی از روی همین خط ها از گربه سانان خال دار دیگر تشخیص داد خط اشک چند کارکرد دارد:
از بازتاب نور جلوگیری می کنند و وسیله ای برای استتار بیش تر است به علاوه با به حداقل رساندن زنندگی نور خورشید برای چشمان جانور باعث افزایش دقت آن می شود در حقیقت خط اشک عینک آفتابی یوز پلنگ است
شباهت یوزپلنگ ها و سگ سانان:
یوزپلنگ از لحاظ ظاهری بسیار شبیه سگ تازی شکاری تندرو است در واقع تا مدتها یوزپلنگ را به یک سگ- گربه می دانستند و اعتقاد بر این بود که یوزپلنگ نقطه ی تلاقی دو خانواده سگ سانان و گربه سانان است به همین خاطر در میان عامه رایج است که می گویند یوزپلنگ نه یک سگ است نه یک گربه بلکه سگی است با سر گربه ولی شکی نیست که یوزپلنگ از گربه سانان است، گربه سانانی که در روند تکاملی خود برای داشتن چنین سرعت شگفت انگیزی تخصص یافته است پوشش بدن و دندانهای یوزپلنگ به گربه ها شباهت دارد و همچنین دارای سری گرد کوچک و گربه مانند است ولی در عین حال پنجه هایش مانند سگ سانان جمع نشدنی است و اثر پنجه ها همیشه در ردپای آن ها باقی می ماند به علاوه حرکت پیستون مانند پاهایش در حین دویدن مانند سگ های تازی است
چشمانی شبیه تلسکوپ:
حس بینایی در یوزپلنگها قویترین حس است و یوزپلنگ برای پیدا کردن شکار از این حس بیش تر از سایر حواس خود استفاده می کند پوزه ی کوتاه آن ها به چشم ها اجازه می دهد که در موقعیتی قرار بگیرند که حداکثر کارکرد بینایی را داشته باشند به علاوه چشمها در بالای سر جانور قرار گرفته و به یوزپلنگ این امکان را می دهند که وقتی از پشت علفها و بوته ها اطراف را زیر نظر گرفته است به راحتی بتواند بدون این که دیده شود شکار خود را انتخاب کند و زیر نظر بگیرد در هنگام دویدن سر به عقب و جلو حرکت می کند تا چشم یوزپلنگبر روی طعمه ثابت بماند در عین حال غشایی روی چشم یوزپلنگ ها قرار قرار می گیرد و از آن محافظت می کند.
دوران بارداری در یوزپلنگ 95 تا 105 روز است و نوزادان آن پس از 14 روز چشم باز می کند و بعد از یک سال بالغ می شود تا 18 سال عمر می کند یوز پلنگ شناگر ماهری است و در آب هم طعمه خود را شکار می کند معمولاً در روز و حتی شبهای مهتابی به شکار می رود.
ببر یکی از گونههای برجسته طبیعت است. سرشار از زیبایی و افسونگری. تنها رقیب او در قدرت و زیرکی انسان است. چه مواجهه با ببر از میان میلهای محوطه یک باغ وحشی باشد یا یک نگاهی آنی در طبیعت. وقتی که با گامهای آهسته برای شکار کمین کرده است. نگاه این گربه بزرگ با چشمهای قرمز مثل آتش، به راحتی فراموش نخواهد شد. بدن ببر، ستبر و در عین حال حساس است. عضلات آهنین در پشت و شانه ببر در موقع حرکت موج میزند. ببر بزرگترین عضو خانواده گربهسانان است.
بعضی از ببرها بیش از چهار متر طول و حدود ۳۱۸ کیلوگرم وزن دارند دندانهای قدرتمند آن به اندازه انگشت انسان است که با آن میتواند شکارهای بزرگ را در یک لحظه بکشد و حتی میتواند حریفانی به بزرگی فیل یا کرگدن را از پا درآورد. وقتی ببری به حالت گشت زدن است، فضای جنگل سنگین به نظر میرسد و هوا با بانگ خطر در خور توجهی میشکند. بر طبق برآوردها تعداد ببرها قبل از سال ۱۹۰۰ بالغ بر صدها هزار بوده است. ولی امروزه بعد از حدود یک قرن توسعه صنعتی و بهرهبرداری بیحد و اندازه از مناطق بکر قبلی، جمعیت آنها به شدت کاهش یافته است. اگرچه با وجود آموزشهای روبه رشد و برنامههای حفاظتی قوی، این امید وجود دارد که تعداد آنها افزایش یابد. زمانی تصور عموم مردم بر این بود که ببر مقیم جنگلهای گرمسیری است.
در حالی که خاستگاه اصلی ببر مناطق سرد و برفگیر شمال آسیا و احتمالاً پایینتر از قطب شمال است. در گذشتهای دور ببرها به جنوب و سراسر شرق آسیا و شبه قاره هند و در غرب به سوی ترکیه و ایران مهاجرت کردند. آنها در زیستگاههای اکولوژیکی متنوعی زیسته و با تغییراتی قابل تشخیص به زیرگونههای مشخصی تقسیمبندی شدند. ببرهایی که در زیستگاههای اصلی زندگی میکنند (زیرگونه موجود در سیبری) از بقیه زیرگونهها بزرگتر میباشند. آنها دارای پوست ضخیمی هستند که در یخبندانهای زمستانیها، گرمای بدن آنها را حفظ میکند.
زیرگونههای جنوبی کوچکتر بوده و پوست نازکتری دارند. بعضی از ببرها سیبری نزدیک ۴ متر طول دارند و این در حالی است که متوسط طول بدن ببربنگال ۳ متر است. ببرهای جزیره سوماترا و بالی و مناطق جنوبیتر، از ببرهای بنگال هم کوچکترند و اندازه بدن آنها به طور متوسط ۵/۲ متر است.ببرهای که در زیستگاههای گرمسیری زندگی میکنند، نسبت به پسر عموهای خود در سیبری، پوست نازکتری دارند و این قاعده در مورد همه حیوانات زیستگاههای شمالی و مناطق گرمسیری صدق میکند.
ببر سفید گونهٔ جهشیافتهٔ مغلوب از ببر بنگال است که گهگاه در طبیعت در آسام، بنگال، بیهار و بهویژه ریوا دیدهمیشود.
ببر جاوه (Panthera tigris javan) یکی از زیرگونههای ببر است. ببر جاوه دومین ببر کوچک دنیا است. این ببرها تا سال ۱۹۸۲ میلادی در جزیره ی جاوه کشور اندونزی زندگی میکردند. (از آن کوچکتر ببر منقرض شده بالی است.) حدود ۱۸۰ سانتیمتر طول داشته که اندازه دم آن به ۶۰ تا ۸۰ سانتیمتر میرسیده است. وزن نرها ۲۰۰ و مادهها ۱۲۵ تا ۱۵۰ وزن داشتهاند. ببر جاوه بلندترین موهای سینه را در بین ببرها دارا بوده و از دیگر ویژگیهای آن یال کوتاهی بر پشت گردن و پوست زیرین دارچینی تیره و مشخصه واضح آن، دسته نوارهای مشکی پررنگی است که در سراسر بدن آن وجود داشته و در قسمت انتهایی بدن بیشتر میشود. رفتار ببر جاوه: ببر جاوه حیوان انزواطلبی است که جز زمان جفتگیری و یا پرورش تولهها در باقی موارد تنها زندگی میکند. راهی برای تعیین حد واقعی قلمروی ببر جاوه وجود ندارد، چون هیچگاه مجال یافتن و تصاحب یک قلمروی واقعی را نیافت.
این ببر موجودی شبزی بوده است. دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که بعضی حیوانات قبلا روزگرد بودهاند ولی به خاطر وجود انسان د ر اطراف خود شبگرد شدهاند. این تغییر رفتار در بعضی گونههای (نظیر سروال) رخ داده ا ست. از آنجا که انسان در تمام نقاط جاوه حضور داشته، زندگی انفرادی بهترین روزنه امید برای بقای ببر جاوه بوده است. از آن گذشته این حیوان در نقاطی که آب وجود داشته، زندگی میکرده است. مناطق پرآب، محل مورد علاقه ببرهای جاوه بوده که بیشتر وقت خود را به شنا کردن میپرداخته و از آنجا که شناگر خوبی بوده حتی به هنگام شنا در اقیانوس نیز مشاهده شده است. تکنیک شکار ببر جاوه نیز مانند سایر ببرها بوده است این ببر آخرین بار در سال ۱۹۸۲ مشاهده شد و به خاطر سرزمین اصلیاش که یکی از جزایر اندونزی بدین نام شناخته شده. از ببر جاوه تنها یک عکس موجود است.
ببر بنگال (Panthera tigris tigris) یکی از زیرگونههای ببر است که بیشتر در هند و بنگلادش یافته میشود. همچنین میتوان آنها را در نپال، پاکستان، بوتان، میانمار و تبت جنوبی یافت. به طور سنتی، پس از ببر سیبری دومین زیرگونهٔ بزرگ (از نظر اندازه) در نظر گرفته میشوند، هرچندببرهای بنگال شمالی اغلب بزرگتر از ببرهای سیبری هستند. تاکنون سنگینترین ببرهای بنگال که به منظور پژوهش در نپال گرفته شدند، از ببرهایی که به تازگی در سیبری گرفته شدهاند سنگینتر بودهاند.
ببرهای بنگال مشهورترین زیرگونهٔ ببرها هستند که در زیستگاههای گوناگونی شامل چمنزارها، جنگلهای بارانی زیرگرمسیری (subtropical) و گرمسیری، جنگلهای خارستان، جنگلهای برگریز تر و خشک، و جنگلهای مانگرو زندگی میکنند.
مینا پرندهای همه چیز خوار است و در طبیعت بیشتر بر انواع میوهها، دانهها، حشرات و جانوران کوچک نظیرملخوپروانهتغذیه میکند و معمولاً با پرسه زدن روی زمین به دنبال غذا میگردد. برگها را زیر و رو میکند و سعی میکند کرمها وحلزونهایمخفی شده در زیر برگها را صید کند. البته علاوه بر میوه جات و دانه جات بر کرم خاکی، گل، شهد گل و فضلهماکیاننیز تغذیه میکند. ازموشوقورباغهومارمولکنمیترسد و آنها را شکار میکند و حتی در صورت لزوم به تخم سایر پرندگاننیز رحم نمی کند. گاهی اوقات نیز بر روی پشت گاوها مینشیند و سعی میکندکه حشرات موجود بر روی آن و یا حشرات موجود در اطراف تغذیه نماید. مینا برروی زمینهای شخم زده نیز به دنبال حشراتی میگردد که براثر شخم زدن از زیرخاک بیرون آمدهاند، به هرحال پرندهای مفید به شمار میرود که میتوان بهراحتی از آن برعلیه آفات کشاورزی استفاده کرد.
خارپشت ایرانی(برانت(Hemiechinus hypomelas در کشور عزیزمان ایران 4 نوع خار پشت شناسایی شدهاست. 1-خارپشت اروپاییErinaceous co color 2-خار پشت بیابانی Hemichinus aethiopicus 3-خار پشت گوش بلند Hemiechinus auritus 4-خار پشت ایرانی . خارپشت برنت Hemiechinus hypomelas از بین این گونه ها به خارپشت ایرانی که نام پرافتخار کشور عزیزمان را در بر دارد می پردازیم.
خارپشت برانت(Brandt hedgehog) كه در بعضي از منابع به عنوان خارپشت ايراني هم معرفي شده يكي از چهار گونه خارپشتياست كه تاكنون از ايران گزارش شده است. در ميان چهار گونه خارپشتي كه تا كنون درمنطقه ايران شناسايي شده اند، خارپشت برانت به جهات دارا بودن پوشش سياه رنگ كهناشي از سياه بودن ناحيه انتهايي خار در آنها است از سايرين تميز داده مي شود. البته در بخش هايي از پراكندگي اين گونه نمونه هايي با رنگ كاملاً روشن نيز مشاهدهمي شود. خارهاي ناحيه پيشاني در اين گونه و خارپشت بياباني كه تنها از جزيره تنبگزارش شده داراي يك ناحيه برهنه فاقد خار است. موهاي بدن در ناحيه شكمي، روي پاها وصورت تركيبي از موهاي سياه و سفيد بوده اما تعداد موهاي سياه بسيار بيشتر و بهسياهي مي زند. خارپشت برانت از لحاظ اندازه، تنوع بالايي را نشان مي دهد. با وجود آن در اكثر قسمت هاي اروپا و آسيا نيز اين جانوران منحصر به فرد،آرام و دوست داشتني پراكنده اند اما جمعيت گونه هاي مربوط به اين نواحي از جملههمين خارپشت برانت به مانند سايرين زياد نبوده و رويت آنها به سختي انجام مي شود.خارپشت برانت مشابه ساير خارپشت ها، كف رو است؛ يعني اين كه در هر گام تمام كف پايجانور با زمين تماس پيدا مي كند. آنها سر و پوزه اي دراز و جعبه مغزي كوچك دارند. چشم ها و گوش ها در خارپشت ها به خوبي توسعه يافته است. نرها و ماده ها شبيهيكديگرند و مهم ترين مشخصه ظاهري كه آنها را از هم متمايز مي كند فاصله بين مقعد تاعضو تناسلي (genital)است كه در نرها اين فاصله بسيار زياد است.خارپشت برانت درفك بالا در هر طرف سه دندان پيش، يك نيش، سه پيش آسيا و سه دندان آسيا دارد ومعمولاً دندان پيش اول در همه خارپشت ها از جمله خارپشت برانت از سايرين بزرگ تراست. خارهاي پشت و طرفين بدن مهم ترين مشخصه همه خارپشت ها است و اين خارهاداراي نوكي تيز بوده و براي كاهش وزن تو خالي شده اند. بخش زيرين بدن در زمانبرخورد با يك جسم سفت و تماس با عامل خارجي همانند يك گيرنده شوك عمل مي كند. درحالت عادي خارها روي سطوح بدن مي نشينند و هر خار توسط يك ماهيچه منفرد راست ميشود. (درست مانند ساختار مو در همه پستانداران) موهاي زير بدن نرم و در زمان جمع كردن بدن توسط جانور ممانعتي به عمل نمي آورند.از پاهاي جلويي و چنگال هاي قوي برايحفر كردن زمين به منظور يافتن غذا و يا ساختن لانه استفاده مي كنند . خارپشت هاسرعت بالايي ندارند و حداكثر سرعت در آنها در حدود 10 كيلومتر بر ساعت است اما آنهاقادرند به آساني از موانعي چون سيم هاي خاردار عبور كنند . همان طور كه خارهايبدن، خارپشت ها را از حيوانات بزرگي كه به دنبال شكار آنها هستند، محافظت مي كنداين خارهاي غيرقابل نفوذ محيط خوبي را نيز براي مكنده هاي خون با جثه كوچك ايجاد ميكنند . كك ها، كنه ها، مايت ها و قارچ ها از جمله آفت هاي پوستي هستند كه در خارپشتها به تعداد بسيار زياد ديده مي شوند. در مواردي خارپشت هايي مشاهده شده اند كه بيشاز هزار كك روي پوست آنها بوده است. خارپشت برانت به مانند ساير خارپشت هاموجودي شب فعال است.چشم هاي قوي آنها براي ديد در شب سازش يافته اما به نظر مي رسدآنها ديدي تك رنگ دارند. مشابه بسياري از حيوانات شب فعال ديگر خارپشت ها هم عمدتاًبه حس بويايي خود وابسته اند.خارپشت برانت از حس بویایی بسیار خوبی برخوردار است کهاز آن در اعمال مختلفي چون رديابي طعمه و در جفتگيري استفاده مي کند. در اطرافدهان و اندام تناسلي خارپشت غده هاي زيادي وجود دارد كه ترشحات بوداري را توليد ميكنند. قوه شنوايي نیز در خارپشت ها بسیار خوب است بطوریکه قادرند اصواتي با فركانسبالا تا 45 كيلو هرتز را بشنوند در حالي كه انسان حداكثر اصوات 18-20 هرتز را قادراست،بشنود. همگي خارپشت ها از جمله خارپشت برانت علاوه بر سوسك ها و كرم هاي خاكيبه عنوان رژيم غذايي عمده، ميل شديدي به خوردن گوش خيزك ها ، حلزون ها، جيرجيرك ها،ملخ ها و كرم هاي حشرات دارند. مهره دارانی چون قورباغه ها، وزغ ها، مارمولك ها،مارها و جوندگان كوچك هم در لیست غذایی خارپشت برانت دیده می شود. خارپشت هابه دلیل داشتن نعمت بزرگی(خار) که دارند نیازی به فرار و مخفی شدن ندارد و دشمنانطبيعي كمی دارند. گاه گداري ديده شده كه سگ يا روباهي توانسته بر سد دفاعي خارپشتفايق بيايد. حتي شيرهاي زيادي در هنگام مواجهه با يك خارپشت در عين گرسنگي و تلاشبراي خوردن اين جانور ره به جايي نبرده اند.از سوي ديگر طبيعت ساكن و غير گريزيآنها آسيب بزرگي را به جمعيت خارپشت ها وارد مي كند. تعداد بسيار زيادي از اينجانوران در جاده ها زير لاستيك هاي وسايط نقليه از بين مي روند. تنها شكارچيانتخصص يافته خارپشت ها جغدهاي بزرگ و گوركن ها هستند. در خارپشت هايي كه در نواحيسرد زندگي مي كنند زمستان خوابي ديده شده و مدت زمان زمستان خوابي در جاهاي مختلفمتفاوت است. خارپشت برانت بيشتر در نواحي خشك و كم آب زندگي مي كند و گاهيدر كوهپايه ها و زمين هاي سبز و كشتزارها و باغ هاي ميوه پيدا مي شود. اين خارپشتتا كنون از شمال ايران، تركمن صحرا، چاه بهار، سيب و ديزك در بلوچستان، كرمان،فارس، مشهد، انجدان اراك، سراوان بلوچستان و نيز از جزاير خليج فارس گزارش شدهاست. جثه اين جانور از خارپشت اروپايى كوچكتر بوده و پوزه كشيده و نوك تيزى دارد. گوشهايش بسيار دراز و از خارهاى پشت سر بلندتر است. دستها و پاهاى بلندى دارد. برخلاف خارپشت بيابانى و خارپشت ايرانى ، خارهاى جلوى پيشانى دو قسمت نمى شوند. خارهاكوتاهند، طول خارهاى پشت حدود 15 ميلى متر است. خارها گندمى رنگ اند و دو نوار تيرهمتمايل به قهوه اى دارند. معمولا رنگ خارهاى وسط پشت به علت نبودن نوارهاى تيره،روشنتر است. رنگ موهاى صورت، گلو، و پيشانى دارچينى متمايل به زرد است. موهاى زيربدن، پهلوها، دم، دست و پا سفيدند. طول سر و تنه 150 تا 270 ميلي تر، وزن حدود 500گرم است. زيستگاهش علفزارها، بوته زارهاى حاشيه جنگلها و مناطق استپى، باغها ومزارع است.
نگهداری خارپشت در اسارت خارپشتها در طبیعت بسیار فعالند و از تغذیه کاملتری برخوردار می باشند اما در اسارت فعالیت این حیوان بسیار کم شده و معمولا در گوشه ای مخفی می شود و خود را به صورت گلوله ای در می آورند و همین کم تحرکی باعث چاق شدن آنها می شود. به همین علت در تغذیه این حیوان باید از رژیم غذائی سرشار از پروتئین و مقدار کمی چربی استفاده کرد. خارپشتها در طی روز می خوابند و در شب به جستجوی غذا می پردازند و شما وعده های غذایی را باید زمان غروب خورشید در اختیارشان قرار دهید. اما شما می توانید در طی روز مقدار غذای کمی را در قفس آنها قرار دهید.
تغذیه بهترین غذایی که در اسارت می توان جایگزین حشرات که غذای اصلی خارپشت است، غذای خشک گربه می باشد. شما می توانید در جیره غذایی خارپشت از مقدار کمی میوه تازه و سبزیجات نیز استفاده کنید. آب همیشه باید در دسترس خارپشت قرار گیرد. و هر روز تعویض شده و آب تازه جایگزین شود زیرا میکروبها و باکتریها به سادگی باعث بیماری در خارپشت می شود.
قفس شما می توانید برای نگهداری از خارپشت از قفس خوکچه های هندی استفاده کنید. قفس خارپشت را در جای دور از صدا و رفت و آمد قرار دهید. صداهای بلند باعث آزار و اذیت آنها می شود. و بهترین دما برای نگهداری از این حیوان 85-70 درجه فارنهایت می باشد.
بستر مناسب شما میتوانید از خورده های کاغذ، روزنامه و یا پلت استفاده کنید. هرگز از پوشال ها و خورده چوب درختان سرو، صنوبر، سدر استفاده نشود زیرا این درختان داری روغنهای فرار و بخار شدنی هستند که باعث عصبانی شدن و ایجاد سوزش تنفسی در حیوانات می شوند در درازمدت. بستر این حیوان زمانی که به مدفوع و ادرار آلوده میشود باید خیلی سریع پاکیزه و تعویض شود زیرا خارپشتها مستعد در بیماریهای پوستی می باشند. پستانداران کوچک خیلی علاقمند به داشتن جایی مخفی و دور از چشم در زمان استراحت می باشند به همین منظور شما می توانید سوراخها و جاهای مخفی برای آنها فراهم سازید تا حیوان در محیطی که برایش فراهم کرده اید احساس آرامش پیدا کند. برای این منظور می توانید از گلدانهای رسی و یا لوله های PVC استفاده کنید.
روش استحمام خارپشت بهترین مکان برای شستشوی خارپشت سینک ظرفشوئی میباشد. وان و یا سینک را با 7 سانتیمتر آب نیمه گرم پر میکنید ارتفاع آب باید تا شکم خارپشت باشد. 1.خارپشت را به آرامی در آب قرار می دهید. زمانی که خارپشت به شکل گلوله در می آید حیوان را نباید در آب قرار داد زیرا سرش به سمت پایین است و آب داخل شش رفته و حیوان خفه می شود. 2.شامپو را روی خارها ریخته و با یک مسواک به آرامی از سمت جلو به سمت عقب به شستشوی حیوان میپردازید برای شستن زیر بدن حیوان مقداری شامپو روی دست ریخته و شکم حیوان را آهسته ماساژ میدهید. 3. با یک لیوان به آرامی بر روی خارپشت آی میریزید و چند بار این کار را انجام میدهید زیرا مهم است که هیچ کفی روی بدن حیوان باقی نماند. 4.خارپشت را از آب خارج کرده و در حوله گرمی می پیچید تا زمانی که موهای زیر شکم کاملا خشک شوند. 5. هیچگاه خارپشت را تنها در آب قرار ندهید و از محیط شستشو دور نشوید زیرا ممکن است حادثه ای برای حیوان ایجاد شود.
کاسکوهای خاکستری دارای دم های کوتاه به رنگ قرمز می باشد . برای خرید کاسکوها ی دم قرمز باید جوجه ها را انتخاب کنید و شناسایی جوجه کاسکو در درجه اول از روی چشمهای پرنده مشخص می شود کاسکوی جوجه تلقی میشود که چشمهای آنها کاملا سیاه ویا دودی ویا دودی روشن باشد برای اطلاع بیشتر از روند رشد مرحله ای جوجه کاسکو بهتر است بدانید که در مرحله اول چشمهای انها سیاه میباشد و در مرحله دوم مرکز چشم سیاه باقی میماند و سفیدی آن دودی میشود و در مرحله سوم مرکز چشم همان رنگ باقی می ماند و سفیدی چشم کم کم رو به روشن شدن میرود در این زمان که سفیدی چشم از دودی روشن به خاکستری و بعد به طوسی وبعد از طوسی روشن به سفید صدفی و از سفید زلال به لیموی کم رنگ ودر مرحله بعد سفیدی چشم این پرنده به زرد کم رنگ و بعد زرد پر رنگ خواهد رسید که در مرحله آخر جز آزمایش خون و ازمایش دی ان ای هیچ کسبه درستی نمی تواندتشخیص دهد که سن دقیق این پرنده چند سال است و نشانه دیگری که در جوجه ها بیشتر به چشم میخورد تیرگی بالهای انها نسبت به کاسکوهای سن بالا است و در جوجه هاروی دم قرمز انها در انتهای دمشان لکه های
سیاهی موجود است
چشمهای کاملا سیاه یک جوجه کاسکو
نگهداری و مراقبت از کاسکوها :طوطی خاکستری یا همان کاسکو تنها ترین و منحصر به فرد ترین پرنده در تقلید انواع صدا ها به صورت شفاف تر و واضح تر از پرندگان دیگر در تعداد کلمات بالامی باشد در تاریخ دیده شده که کاسکو قادر است تا چهار هزار لغت را به خاطر بسپارد زیرا به راحتی دیده شده که خارج از آموزش تعداد کلمات کاسکو این قابلیت را دارد که کلمات یا جملاتی رامانند شب بخیر یا صبح به خیر در زمان مناسب خود عدا نماید این پرنده یکی از بهترین پرندگان خانگی شناخته شده است و دارای استعدادهای بسار زیادی است و از هوش خوبی برخوردار است و با تمرینهای مکرر قادر است بهترینها را آموزش ببیند این پرنده ها حمام کردن را بسیار دوست دارند و کافی است که با در نظر داشتن به این که کاسکوها پرنده های از منطقه گرمسیر هستند و دارای حساسیتزیادی نسبت به سرما حستند توجه کرده و مراقبتها ی کامل را به عمل آورید تا ا ز شر سرما خوردگیهای که منجر به مرگ کاسکوها میشوند جلوگیری کنیم . یادمان نرود که کاسکوها نسبت به سرما خیلی خیلی حساس هستند.
هاسکیسگی قدرتمند و کاری میباشد. در همه رنگها از سیاه یکدست تا سفید یافت میشود. معمولاً بصورت دو رنگ سیاه وسفید ، طوسی و سفید ، قرمز و سفید و نارنجی و سفید یافت میشود. در اکثر سگها صورت و زیر بدن سفید میباشد. گوشها حالت برافراشته و نوک تیز دارند و همانند سایر نژادهای سگ درسیبری دارای چشمان آبی رنگ میباشند. چشمها گاهی اوقات نیز دو رنگ است (آبی - قهوه ای). در بین پنجهها دارای مو میباشد که این امر راه رفتن حیوان را بر روی برف و یخ آسان می سازد. لایه زیرین موها زبر و ضخیم و لایه بیرونی صاف و نرم میباشد. هاسکی قادر است تا در دمای 60- درجه به راحتی زندگی کند.
خلق و خو
سگی آرام و بازیگوش میباشد. مشتاق و گاهی اوقات لجباز. به اعضای خانوادهای که در آن بزرگ میشود بسیار علاقه مند است. باهوش ، اجتماعی و با محبت میباشد. اگرچه انرژی زیادی خصوصاً در تولگی دارد اما سگ سر براه و مطیعی میباشد. رابطه خوبی با کودکان دارد. بسیار کم پارس میکند بنابراین دیدبان خوبی نمیباشد. استعداد خوبی در آموختن دارد اما این کار را باید با صبر و حوصله انجام داد چراکه هاسکی میتواند گاهی اوقات لجباز شود. اگر بیکار بماند خیلی زود حوصله اش سر میرود. از تنهایی بیزار است بنابراین اگر ساعات زیادی را بیرون از خانه سپری می کنید حتماً یک جفت و هم بازی برای سگ خود پیدا کنید. به غذای کمتری نسبت به آنچه به نظرمی رسد نیاز دارد. اگر از سنین پایین اجتماعی شود با سایر حیوانات مشکلی ندارد. وزن ، ارتفاع
وزن در نرها
(20-27) ک.گ ، در ماده ها: (16-22) ک.گ ارتفاع در نرها: (53-60) س.م ، در ماده ها: (51-56) س.م
مشکلات سلامتی
اصولاً سگ سلامتی است. مشکلات کپل، بیماریهای چشمی همانندآب مروارید و ورم چشمی ناشی از کمبود روی (Zinc) قابل ذکر میباشد.
شرایط نگهداری
برای نگهداری درآپارتمان پیشنهاد نمیشود. بسیار فعال است و به یک حیاط بزرگ جهت زندگی نیاز دارد. بدلیل داشتن پوشش ضخیم تحمل هوای گرم را ندارد و بهتر است از سایبان و کولر در فصول گرما استفاده شود. این نژاد زندگی را بصورت گروهی ترجیح میدهد (حداقل دوتایی).
به جز در فصول ریزش مو به آراستن زیادی نیاز ندارد (دوبار در سال ریزش مو دارد). برس کشیدن با شانه آهنی پیشنهاد میشود.
تاریخچه
موطن او سیبری میباشد. در سال 1909 به آلاسکا برده شد. برای قرنهای متوالی از هاسکی بعنوان سگ سورتمه و چوپان استفاده میشد. سگهای فوق العادهای برای کار کردن در شرایط آب و هوایی سخت و سرد سیبری میباشند. هاسکی سگی است سبک وزن و پر استقامت. هنگامی که به آمریکا وارد شد بدلیل داشتن سرعت زیاد از او بعنوا نسگ مسابقه استفاده میکردند. امروزه هاسکی یک دوست و همراه خوب برای افرادی است که این نژاد را به خوبی میشناسند.
بینی :
در بعضی از موارد در سیبرین هاسکی حالتی دیده می شود که آن را اصطلاحاً sonw nose یاwinter nose می گویند که در صطلاح طب دامپزشکی یک نشانه بد از دید گاه ارزشمندی حیوان می باشد
سطح بینی در هاسکی می تواند نقطه نقطه یا یک دست و مسطح باشد و رنگ آن بین مشکی تا خاکستری متغیر می باشد .
اندازه و وزن:
اندازه و وزن در حیوان نر و ماده با هم متفاوت است که از قرار زیر می باشد .
نر :
ارتفاع : 60-53 سانتی متر
وزن : 27-20 کیلو گرم
ماده :
ارتفاع : 56-51 سانتی متر
وزن : 23-16 کیلو گرم
رفتار و نوع زندگی:
از دیدگاه بسیاری رفتار هاسکی بسیار منحصر به فرد است و به قول خودمون به دل می شینه
این حیوان رفتاری مطیع و آرام ولی در عین حالی گاهاً بازیگوش دارد به خانواده ای که در آن بزرگ می شود بسیار وفا دار و حساس است
این نکته را نباید فراموش کرد که سگ هاسکی جزء سگ های بسیار فعال دسته بندی می شود و محروم کردن او از فعالیت می تواند باعث افسردگی حیوان شود . گفته می شود تمرین روزانه و داشتن یک یحاط نسبتاً بزرگ جزء نیاز های این حیوان است هرگز نباید فراموش کرد که هاسکی اگر تنها بماند بسیار حوصله اش سر می رود .
هاسکی خیلی راحت با حیوانات خانگی دیگر خصوصاً یک هم بازی مثل یک سگ دیگر خو می گیرد . و حتی مورادی دیده شده که به بچه های حیوانات دیگر خانگی به راحتی عادت می کند این موضوع را از روی هوش بالای این حیوان می دانند .نکته دیگر این که سگ هاسکی از نظر ذاتی به جاهای سرد عادت دارد و زندگی در جای گرم برای او بسیار سخت است . اما این حیوان در ایران فراوان نگه داری می شود حتی گاهی اتاق یا محل خاصی از خانه را برای او سرد تر نگه می دارند .
یکی از بزرگترین لذت های این حیوان بازی کردن در برف است که انجام این کار به نگه دارندگان هاسکی توصیه می شود .
از دیگر علایق این حیوان می توان به کندن زمین اشاره نمود .
آراستن :
سیبرین هاسکی دو بار در سال ریزش مو دارد که در این زمان شانه کردن با برس آهنی توسیه می شود اما در بقیه اوقات نیازی به آراستن ندارد .
تکثیر :
از دید گاه تکثیر و جفت یابی بسیار دیده شده است که هاسکی را با مالاموت آلاسکایی و ساموید ترکیب می کنند . البته این نکته باید ذکر شودکه روی تکثیر این حیوان بسیار تخصصی کار می شود و سایت هایی ویژه تکثیر کنندگان حرفه ای که روی رنگ و فرم خطوطو کار می کنند وجود دارد .
سلامتی و بیماری های رایج:
سگ هاسکی به نسبت گ های هم رده اش سگ بسیار سلامتی می باشد و مشکلات ژنتیک در آن بسیار کم دیده می شود بیماری های چشمی مثل آب مروارید در این سگ دیده می شود گاهی نیز ورم پوستی خاصی که ناشی از کمبود روی( zinc) می باشد .
اما در عین حال باید گفت بیماری های بسیار شایع گوشتخواران مثل بیماری های چشمیکه عبارتند از نقص ژنتیک در قرنیه چشم و موجب نابینایی می شود و بیماری بسیار شایع چشمی در مورد dysplasia که در سگ های کاری شایع است و بیشتر در ناحیه لگن حیوان می باشد باید گفت این بیماری هم در سگ هاسکی کمتر از دیگر هم گروهان این رده می باشد . طبق آمار جهانی سازمان که روی مشکلات ارتوپدی حیوانات تحقیق می کند امتیاز سگ هاسکی در بین حیوانات 141 می باشد این در حالی است که این سازمان حیوانات دارای امتیاز 150 به بالا را در خطر dysplasia استخوان hip می داند .
جمع بندی:
از تمام دوستان محترمی که وقتشونو برای خوندن این مقاله گذاشتن تشکر می کنم در کل سعی شد یک شمای کلی از این حیوان دوست داشتنی ترسیم بشه اگر سوأل یا انتقادی بود خوشحال می شم که مطرح کنید
وال کوسه معمولاً به رنگ خاکستري تيره با نقاط سفيد و زرد در قسمت پشتي، از خانواده Rhiniodontidea و با نام علمي Rhincodon Typus بوده و طول آن حداکثر 12 تا 21 متر است. اين کوسه غول پيکر، از ماهيان ريز از جمله ميگو، ساردين، اسکوئيد و ماهي تن تغذيه مي کند و براي اين منظور، دهان خود را در سطح آب يا نزديک به آن باز نگه داشته، با حرکت افقي در سطح آب، مشغول بلعيدن آبزيان کوچک مي شود، زيرا فاقد دندان جهت جويدن صيد خود است. از اين رو براي انسان بي خطر بوده و غواصان به راحتي اطراف آن شنا کرده و حتّي با دست باله هاي او را مي گيرند، بدون اينکه اين جانور عکس العمل نشان داده و يا به غواصان توجهي نشان دهد.
اين کوسه تخم گذار بوده و هر تخم آن به اندازه يک توپ فوتبال بزرگ است و با توجه به شکلي که دارد، دريانوردان آن را کيف پري دريايي (Mermaids Purse) مي نامند.
نوزاد اين کوسه ها نيز در هنگام بيرون آمدن از تخم، 35 سانتي متر طول دارند. در مناطق جنوبي ايران، به اين کوسه، «کوسه کَر» گفته مي شود. زيرا اين جانور هنگام تغذيه به حدّي به اطراف خود بي توجه مي شود که در بعضي اوقات با کشتي ها برخورد مي کند.
در اکثر نقاط دنيا، آژانس هاي توريستي، به واسطه اين که اين کوسه در سطح آب زندگي کرده و کمتر از قايق ها دوري مي کند، گردشگران را جهت تماشاي اين حيوان تشويق مي کنند. حتّي اين کوسه در آکواريوم هاي بزرگ شيشه اي نيز تماشاگران زيادي را به خود جلب نموده است.
در کشور ما که مسئله اکوتوريسم و وجود آکواريوم هاي دريايي، کم رنگ تر به نظر مي رسد، استفاده اقتصادي از اين کوسه به صورت شکار اين جانور تجلي کرده است. شکارچيان محلي که در جنوب جزيره قشم و جزيره هنگام به شکار اين ماهي مي پردازند، اين عمل را جهت بهره برداري از جگر اين حيوان انجام مي دهند. هر جگر بين 400 تا 1000 کيلو وزن دارد و از آن جگر حدود 25 تا 40 حلب 18 ليتري روغن به دست مي آيد. روغن کوسه نهنگ به زبان محلي (سيفه) نام دارد که از آن براي استحکام چوب قايق ها و لنج ها استفاده مي شود. فصل شکار از اول فروردين تا آخر ارديبهشت صورت مي گيرد. بعد از خارج کردن جگر، باقي مانده لاشه را به دريا باز مي گردانند. البته با توجه به پيشرفت در صنعت بدنه قايق و کشتيراني و همچنين روغن هاي پلي استر جهت بادوام کردن لايه بيرون قايق ها، سؤال اين است که آيا لازم است اين حيوان با شکوه به خاطر روغن خود، اين گونه شکار گردد؟
مارها هموراه یکی از ترسناک ترین جانواران برای انسان محسوب شده اند. البته میانگین مرگ سالانه 30 هزار نفر به واسطه گزش مارها جای شگفتی چندانی برای این مساله باقی نمی گذارد.
اگرچه تمامی مارها برای انسان خطرناک نیستند، اما در میان بیش از 2 هزار و 500 گونه مار شناسایی شده در جهان هیچکدام گیاهخوار نیستند.
زهر مارهای سمی در صورتی که مراقبت های درمانی لازم در مدت زمان مناسب صورت نگیرد برای انسان خطرناک بوده و می تواند به مرگ منجر شود. این در شرایطی است که زهر مارها مصارف مختلفی به ویژه در بخش پزشکی دارد. از سوی دیگر، مارهای غیر سمی بزرگی مانند آناکوندا نیز وجود دارند که نه با زهر، بلکه با قدرت عضلات ورزیده خود می توانند برای انسان خطرناک باشند.
اگرچه انسان ترسی ذاتی از مارها دارد، اما ذکر این نکته ضروری است که ما موجوداتی مرگبارتر برای مارها محسوب می شویم. سالانه میلیون ها مار از گونه های مختلف برای استفاده از پوست و یا گوشت آنها قربانی انسان می شوند.
نهنگ های قاتل از زمان های بس دور و دراز تا كنون توجه بسیاری از انسان ها را به خود جلب كرده اند. برخی آنها را موجوداتی خونخوار و برخی دیگر آنها را گرگ های دریا نامیدند. برخی دانشمندان و فلاسفه آنها را موجوداتی وحشی تلقی كردند و آنها را دشمن انسان به شمار آوردند.
و در این میان برخی دیگر نهنگ های قاتل را حیواناتی باهوش احساساتی و بازیگوش نامیدند. و اما چیزی كه همگی در مورد آن مطمئن هستیم این است كه تا كنون حتی یك مورد از حمله یك نهنگ قاتل به انسان در هیچ جای دنیا گزارش نشده است. ولی اگر به برخورد انسان در مورد این حیوان بی آزار بنگریم می بینیم كه هزاران مورد تهاجم انسان به نهنگ قاتل در سطح دنیا به بهانه های مختلف اتفاق افتاده است.
در اینجا سعی داریم شما را با جنبه های مختلف زندگی نهنگ قاتل آشنا سازیم و حتی الامكان اطلاعاتی عمومی را در مورد حیات این موجود عرضه داریم.
● تاریخچه :
در سال ۱۹۶۱ اولین نهنگ قاتل جهت انجام مطالعات در آبهای اقیانوسی ایالت كالیفورنیا از دریا گرفته شد. این نهنگ یك نهنگ ماده بیمار و ضعیف بود كه بعد از گذشت دو روز از ورود به استخر سر خود را به دیواره استخر كوبید و مرد. نهنگ قاتل بعدی در سال ۱۹۶۴ گرفته شد و او هم پس از گذشت چند مدت به همان شیوه نهنگ قبلی از بین رفت.
یك مجسمه ساز به نام Samuel Burich از طرف مجموعه آكواریومی Vancouver مأموریت یافت تا یك نهنگ قاتل را كشته و یك مدل از آن بسازد. وی با استفاده از زوبین ( نیزه مخصوص شكار نهنگ) یك نهنگ قاتل به طول ۶/۴ متر و به وزن یك تن را شكار كرد. ولی از آنجا كه نهنگ بلافاصله و حتی بعد از شلیك نمرد رییس آكواریوم تصمیم گرفت آنرا زنده به Vancouver ببرد و در آنجا نام نهنگ را Moby Doll گذاشتند.
مردم از مطیع بودن Moby Doll تعجب می كردند. این نهنگ پس از كذشت ۸۷ روز به دلیل یك بیماری پوستی كه حاصل شوری كم آب بندرگاه بود از بین رفت.
گرفتن نهنگ های قاتل از آب به جهت نمایش دادن در نمایشگاه ها از سال ۱۹۶۵ شروع شد. در این سال یك نهنگ قاتل به طول ۵/۷ نتر و به وزن ۵ تن به طور اتفاقی در تور دو ماهیگیردر شهر Namu ( نامو) در كلمبیای انگلستان به دام می افتد. این دو ماهیگیر تصمیم می گیرند آنرا به مزایده بگذارند.
در این هنگام شخصی به نام Ted Griffin كه صاحب یك آكواریوم عمومی در واشنگتون می باشد و مدت ها آرزوی نمایش نهنگ قاتل را در نمایشگاه خود در سر داشت نهنگ را به قیمت ۸۰۰۰ دلار خریداری میكند و نام آنرا نامو می گذارد. تنها مشكل موجود انتقال نامو به واشنگتون طی مسافتی ۷۲۴ كیلومتری است كه او با ساختن محفظه ای به طول ۳/۱۸ متر عرض ۱۲ متر و عمق ۸/۴ متر كه در آب شناور بوده و به قایق وصل بود این مشكل را حل كرد.
در روز اول سفر به سوی واشنگتن نامو صداهای جیغ مانند مختلفی از خود صادر میكرد و در روز چهارم سفر ۳۰ تا ۴۰ نهنگ قاتل به محفظه رسیدند و با ضربه زدن به آن قصد رها كردن نامو را داشتند.
آنها دفعات زیادی به قفس حمله كردند ولی هنگامی كه توسط اندام كاشف صوتی درون بدن ( كه توسط آن می توانند اجسام زیر آب را شناسایی كند ) اخطار دریافت كردند دست از حمله كشیدند و بعد از ساعت ها به تدریج پراكنده شدند. فقط ۳ نهنگ قاتل نامو را بیشتر از ۲۴۰ كیلومتر همراهی كردند كه احتمالا مادر و خواهران یا برادران او بوده اند. در روز اول ورود نامو به نمایشگاه ۵۰۰۰ نفر به دیدن او آمدند و جمعیت بازدید كنندگان از او تا ماه بعد به ۱۲۰۰۰۰ نفر رسید.
Ted Griffin تصمیم گرفت این اعتقاد و یا بهتر بگوییم این طلسم را كه نهنگ قاتل موجودی خطرناك و خونخوار است از بین ببرد. او می دانست كه اگر بخواهد خلاف این مطلب را ثابت كند می بایست شخصا و در حضور همه برای چند مدت با نامو تماس داشته باشد. به همین منظور جهت ایجاد رابطه دوستی با نامو تصمیم گرفت با او شنا كند.
اما او قبل از اینكه با یك نهنگ قاتل از دنیای وحش تماسی داشته باشد تمام حركات نامو را مورد بررسی قرار داد و رفتارهای مختلفاو را مطالعه كرد.
از آنجا كه نهنگ قاتل در طبیعت هیچ دشمنی ندارد وی متقاعد شده بود كه ترس نهنگ دلیلی بر تهاجم او نیست. بلكه در عوض باعث جلب توجه و حس كنجكاوی او می شود.
وی برای اولین بار دقیقا یك ماه پس از ورود نامو به نمایشگاه با نامو به شنا كردن پرداخت. Griffin با یك برس دسته كوتاه به نامو نزدیك شد و با آن سر بینی و زیر پوزه او را نوازش داد. بعد از چند روز Griffin بر پشت نامو سوار شد و از آن به بعد آن دو از یكدیگر جدایی ناپذیر بودند. وی در مورد ارتباطش با نامو میگوید: " انگار هر خواسته ذهنی من به منزله یك دستور برای نهنگ بود. "
Griffin با پولی كه بدست آورده بود چنان شهرتی پیدا كرده بود كه علیرغم تجربه و لمس ذات و طبیعت باهوش نامو با شخصی به نام Goldsberry شریك شد و اقدام به دام انداختن نهنگ های قاتل بیشتری كرد. آن دو از سال ۱۹۶۵ تا سال ۱۹۷۷ تقریبا ۲۶۲ نهنگ قاتل به دام انداختند كه حد اقل ۱۱ عدد از آنها در طی نقل و انتقالات از بین رفتند.
شكارچیان نهنگ های قاتل تعداد این نهنگ ها را در آبهای اطراف واشنگتن بین ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ عدد پیش بینی می كردند. با افزایش نگرانی ها در مورد صید بی رویه نهنگ های قاتل اداره شیلات كانادا یك زیر دریایی تحقیقاتی را به منظور شمارش تعداد نهنگ ها در این آبها اعزام كرد كه حاصل تحقیقات این زیردریایی ۲۰۰ تا ۳۰۰ عدد نهنگ قاتل بود كه به مراتب از میزانی كه در نظر صیادان بود كمتر می نمود. در سال ۱۹۷۳ شیوه عكسبرداری از باله پشتی و بخش زین مانند پشت نهنگ جهت شمارش آنان توسط دكتر Mike Bigg پیشنهاد شد.
● رده بندی علمی نهنگ های قاتل :
▪ راسته :
ـ پستانداران دریایی
تمام دلفین ها نهنگ ای دندان دار و وال ها در این راسته قرار دارند. این راسته تقریبا ۸۰ گونه موجود زنده را شامل می شود كه به سه زیر راسته می توان آنها را تقسیم كرد :
۱) نهنگ های دندان دار (Odontoceti )
۲) نهنگ گو?پشت آبی ( Mysticeti )
۳) نهنگ های فسیلی ( Archaeoceti ) كه هم اكنون از بین رفته اند.
▪ خانواده دلفین ها
دلفین ها و خویشاوندان نزدیك آنها در این خانواده قرار می گیرند. در این خانواده ۳۲ گونه وجود دارد از جمله آنهایی كه از لحاظ اسمی به نهنگ قاتل نزدیك هستند مانند نهنگ قاتل كوتوله یا Feresa attenuata و نهنگ قاتل بدلی یا Pseudorca crassiddens . نهنگ های قاتل بزرگترین عضو خانواده دلفین ها هستند.
▪ گونه :
ـ نهنگ قاتل ( Orcinus orca )
به دلیل شهرت آنها در درندگی به زبان اسپانیایی گاهی آنها را Ballena asesina به معنی آدم كش می نامند. دریانوردانی كه شاهد حمله این موجود به پستانداران بزرگ دریایی بودند آنرا " قاتل نهنگ " نامیدند كه پس از گذشت زمان این اسم به " نهنگ قاتل " تغییر پیدا كرد. آنها به این دلیل به این نام خوانده می شوند كه نهنگ های بزرگ دیگر را می كشند نه به دلیل اینكه ضرری به انسان می رسانند.
مشخصه های جسمانی :
▪ اندازه :
نهنگ های قاتل از برخی نهنگ های دیگر كوچكتر هستند ولی بزرگ ترین شكارچی پستاندار تا كنون شناخته شده می باشند. طول بدن نهنگ قاتل نر ۶/۷-۸/۵ متر و وزن آن ۵۴۴۲-۳۶۲۸ كیلوگرم است. طول بدن ماده ها ۸/۵-۹/۴ متر و وزن آنها ۳۶۲۸-۱۳۶۱ كیلوگرم می باشد.
سایز بدن نهنگ ها در نواحی مختلف جغرافیایی متفاوت است. تحقیقات بر روی بیش از ۲۰۰۰ نهنگ قاتل اطلس شمالی انجام شده و طول بدن نهنگ قاتل نر را به طور میانگین ۱/۶ متر و طول بدن نهنگ ماده ۵/۵ متر برآورد شده است.
بزرگترین نهنگ قاتل نر شناخته شده ۸/۹ مترطول و۱۰۰۰۰ كیلوگرم و بزرگترین ماده ۵/۸ متر طول و ۷۵۰۰ كیلوگرم وزن داشته است.
▪ شكل بدن :
بدن نهنگ قاتل براق هیدرودینامیك و دوكی شكل بوده و برای زندگی در یك محیط آبی به خوبی سازگاری پیدا كرده است.
▪ رنگ :
این حیوانات از روی رنگ سیاه و سفید پررنگ و چشم گیرشان به راحتی قابل تشخیص اند. سطح پشتی به استثناء قسمت زیرین و پشتی باله پشتی ( زین ) و باله های سینه ای سیاه رنگ اند. زین یك ناحیه خاكستری رنگ است كه درست در پشت باله پشتی قرار دارد. بخش شكمی فك پایینی و ناحیه زیر باله دمی سفید رنگ است. حاشیه پایینی باله دمی سیاه رنگ می باشد. یك ناحیه سفید رنگ به نام لكه چشمی دقیقا بالا و كمی عقب تر از چشم قرار گرفته است.
این رنگ آمیزی نهنگ های قاتل احتمالا قابلیت شكار آنها را افزایش میدهد.
رنگ بدن آن به گونه ای است كه گمان میرود به شكل معكوس سایه انداخته است قسمت تاریك در بالا و قسمت روشن در پایین قرار دارد. به دلیل وجودرنگ تیره بالای بدن اگر از بالا به نهنگ نگاه كنیم تشخیص او از تاریكی كف دریا مشكل مینماید و اگر از پایین به او نگاه كنیم بخش روشن زیرین بدن با قسمت روشن سطح آب تركیب میشود. بنابراین طعمه در تشخیص دادن صیاد از محیط اطراف دچار مشكل میشود.
۷۴ مورد در مورد عارضه عدم وجود رنگ دانه در بدن نهنگ قاتل گزارش شده است و در سال ۱۹۷۰ یك نهنگ قاتل كاملا سفید رنگ در كلمبیا مورد مطالعه قرار گرفت.
▪ نهنگ قاتل ماده نهنگ قاتل نر
ـ باله سینه ای :
باله سینه ای نهنگ قاتل دایره ای شكل است و شكلی مانند پارو دارد. باله اكثر بخش های اندام جلویی پستانداران خشكی را دارا میباشد كه نشان دهنده یك منشأ واحد میان آنان است. بخش های مختلف آن توسط بافت میانی محكم شده اند و صفحات غضروفی در بخش عرضی میان استخوان ها قرار دارد. نهنگ ها از باله سینه ای برای تغییر جهت و از باله دمی برای توقف استفاده می كنند. یك نهنگ نر منحصر به فرد باله دارای سینه ای به طول ۲۰۳ سانتی متر و عرض ۱۰۹ سانتی متر بوده است.
ـ باله دمی :
دو انتهای باله دمی نهنگ قاتل را Fluke می نامند. فلوك ها صفحات بدون استخوانی هستند كه از پهن شدن بافت های میانی سخت و محكم تشكیل شده اند.
نهنگ با استفاده از ماهیچه های پشتی كه در پشت ستون فقرات قرار دارند و همچنین با استفاده از ساقه دمی باله دمی را حركت می دهد. با اینكه نهنگ قاتل دارای ۵۰ تا ۵۴ مهره در ستون فقرات خود می باشد ولی هیچكدام از آنها به باله دمی راه نیافته اند. بنا براین هیچ تعجبی ندارد كه باله دمی نهنگ های قاتل به وی?ه انواع نر به دلیل نداشتن استخوان و یا حتی غضروف خمیده شده باشند. بزرگترین باله دمی متعلق به یك نهنگ نر بوده كه فاصله میان دو انتهای دمی ۷/۲ متر اندازه گیری شده است.
ـ باله پشتی :
ساختار درونی باله پشتی نیز دققا همانند باله دمی است و هیچ استخوان یا غضروفی ندارد. نقش باله پشتی مانند دكل كشتی است و تعادل نهنگ را به هنگام شنا فراهم می كند.
بزرگترین باله پشتی در میان پستانداران دریایی متعلق به نهنگ قاتل نر میباشد كه طول آن به ۸/۱ متر می رسد. باله پشتی در انواع ماده كوتاه تر است و بین ۹/۰ تا ۲/۱ متر طول دارد و ممكن است كمی به عقب خمیده شود.
گمان می رود رشد باله پشتی در نهنگ های نر یكی از معیارهای تشخیص بلوغ جنسی باشد زیرا رشد انتهای باله تقریبا همزمان با بلوغ جنسی اتفاق می افتد.
نهنگ های قاتل نر و ماده ممكن است دارای باله های پشتی با اشكال مختلفی باشند از جمله خمیده موج دار پیچ خورده زخم خورده و یا كاملا به شكل تا شده. حتی در باله دمی برخی از آنها سوراخ گلوله وجود دارد.
دلیل تا شدن باله پشتی نهنگ های قاتل هنوز كاملا مشخص نیست و احتمال میرود كه به دلیل ?نتیك و یا به دلیل آسیب ها و صدمات باشد. و از آنجا كه بلندی آنها از قد یك انسان هم بیشتر می شود این خمیدگی ممكن است به دلیل عدم وجود استخوان و یا غضروف در باله جهت استحكام آن بوجود بیاید. اخیرا مطالعات در نیوزلند نشان می دهند كه ۲۳ درصد نهنگ های قاتل نر باله پشتی خمیده دارند.
دانشمندان با عكسبرداری از باله پشتی نهنگ ها آنها را به صورت فردی و جمعی تشخیص هویت می كنند مانند گرفتن اثر انگشت از انسان.
▪ رفتار نهنگ قاتل :
ـ ساختار جمعی :
نهنگ های قاتل در گروه های جمعی به هم چسبیده به مدت های طولانی زندگی می كنند. این گروه ها را دسته می نامیم. اندازه دسته ها از ۵ تا ۳۰ عدد نهنگ را شامل می شود و در مناطق مختلف جغرافیایی به اندازه های مختلفی دیده میشوند مثلا در آلاسكا و آنتراكتیكا گروه های شامل بیشتر از ۱۰۰ نهنگ دیده شده اند.دسته ها متشكل از نرها ماده ها نوزادان و سنین مختلف است. ماده ها و نوزادان عموما در میان گروه و نرهای بالغ در اطراف شنا می كنند.
دسته ها كوچك ترین و یا بزرگ ترین واحد اجتماعی نهنگ های قاتل نیستند.محققان اساسی ترین واحد اجتماعی نهنگ ها را به عنوان گروه های خانوادگی شناسایی كرده اند. یك گروه خانوادگی از یك مادر و نوزادانش ( به جز دختری كه خود نوزاد دارد) تشكیل شده است. یك یا دو گروه خانوادگی ممكن است با یكدیگر در یك زیر شاخه دسته ( زیر دسته ) حركت كنند. نهنگ های درون یك زیر دسته احتمالا با یكدیگر خویشاوندی نزدیكی دارند. یك زیر دسته شامل مادرها دخترها و احتمالا خواهرها و دخترخاله ها است.
یك طایفه یك طبقه بالاتر از دسته است. طایفه ها از دسته های موجود در یك ناحیه با لهجه های همسان كه گمان میرود خویشاوند باشند تشكیل شده اند. طایفه ها از یك دسته اجدادی كه طی زمان رشد كرده و تكه تكه شده است بوجود آمده اند.و در نهایت بالاترین مرتبه ساختار جمعی نهنگ ها جامعه است. یك جامعه از تعداد زیادی دسته كه در حال مهاجرت با یكدیگر مشاهده شده اند تشكیل شده است. یك دسته از یك جامعه هرگز در حال مهاجرت با دسته دیگر از یك جامعه دیگر مشاهده نشده است حتی اگر مسیر مهاجرت آنها یكی باشد.
بعضی مواقع ممكن است دسته های كوچك تر به یكدیگر بپیوندند و گروهی متشكل از ۵۰ عدد عضو ( حد اكثر ۵۰۰ عدد در بعضی مواقع ) بوجود می آورند كه به آنها " گله " یا " تراكم " اطلاق می شود.
تحت برخی شرایط مخصوصا در ماه زایمان بعضی از افراد دو دسته با یكدیگر تعویض می شوند.
دسته های مقیم و ناپایدار :
در اقیانوس های شمال شرقی محققان نهنگ های قاتل را بر اساس مشخصه های فیزیكی و رفتاری به سه دسته نهنگ های قاتل مقیم نهنگ های قاتل ناپایدار و نهنگ های قاتل ساحلی تقسیم می كنند. نهنگ های ساحلی شناخته شده هستند اما كمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. آنها در گروه های ۳۰ تا ۶۰ تایی مهاجرت می كنند و به ندرت در آبهای اقیانوسی یافت می شوند. دانشمندان متوجه تفاوت های زیادی بین نهنگ های مقیم و نهنگ های ناپایدار شده اند. هیچ گونه اثر متقابلی میان این دو گروه یافت نشده است در حقیقت این دو از یكدیگر دوری می كنند. اندازه دسته تای نهنگ های مقیم از ۵ تا ۵۰ عدد متغیر است در حالی كه نهنگ های ناپایدار معمولا به تنهایی و یا در گروه های۲ تا ۷ تایی سفر می كنند.
نهنگ های مقیم در محدوده آبهای اقیانوسی مهاجرت می كنند در حالی كه نمی توان برای گروه های نهنگ های ناپایدار نمی توان محدوده مهاجرتی در نظر گرفت. مقیم ها عموما روی یك خط مستقیم و در امتداد خط ساحلی حركت می كنند اما ناپایدارها ممكن است برای مهاجرت دو برابر زمان مصرف كنند زیرا دارای حركت دایره ای هستند و همچنین خط محیط مرئی ساحل را دنبال می كنند. نهنگ های ناپایدار در فاصله ۱۴۵۰ متری ساحل مشاهده شده اند. نهنگ های مقیم با نهنگ های ناپایدار از لحاظ ر?یم غذایی نیز متفاوت اند. شواهدی وجود دارد دال بر وجود داشتن حد اقل ۸ طایفه از نهنگ های قاتل آلاسكایی : چهار طایفه نهنگ قاتل مقیم سه طایفه نهنگ قاتل ناپایدار و یك طایفه نهنگ قاتل ساحلی .
▪ ارتباطات :
نهنگ های دندان دار در حلق خود فاقد تارهای صوتی هستند. احتمالا صداها توسط جریان هوا از میان كیسه های بینی در ناحیه حفره اسپیراكولوم به وجود می آیند. آنها هنگام تلفظ برخی لغات از این حفره هوا آزاد می كنند ولی دانشمندان بر این باورند كه این عمل نوعی نمایش بصری است. فركانس اصوات تولید شده بین ۱/۰ تا ۴۰ كیلو هرتز می باشد. نهنگ های قاتل صداهایی شبیه به كلیك صدایی مانند ناله صداهای لرزشی صدای خرخر صدای سوت جیغ و صدایی شبیه به صدای لولای در بوجود می آورند. آنها این صداها را در هر زمان و در هر عمقی ایجاد می كنند. صداها از لحاظ شدت طول موج و خصوصیات با یكدیگر متفاوتند.
هنگامی كه دو دسته نهنگ قاتل به یكدیگر می پیوندندیك سری اصوات وی?ه ای را به اشتراك می گذارند ولی مجموعه اصوات هر دسته همچنان متفاوت با دسته دیگر باقی می ماند به شكلی كه دانشمندان می توانند هر دسته را توسط صدایی كه ایجاد میكند شناسایی كنند.نهنگ های قاتلی كه از لحاظ جغرافیایی با یكدیگر فاصله زیادی دارند دارای لهجه های كاملا متفاوتی هستند.
▪ رفتار اجتماعی :
به نظر می رسد كه میان اعضاء یك دسته نهنگ قاتل یك وابستگی شدید اجتماعی وجود دارد. همانند بیشتر گونه های جانوری یك سلسله مراتب اجتماعی میان گروهی از نهنگ های قاتل وجود دارد سلسله مراتب در این گونه جانوری مادر سالاری یا ماده سالاری است.این حیوانات بر یكدیگر تسلط پیدا می كنند و دستورات خود را از روش هایی مانند وارد كردن ضربه ای سیلی مانند بر روی سطح آب ضربه زدن با سر به هم زدن ناگهانی آرواره ها گاز گرفتن خراش انداختن با دندان و دیگر حركات و ?ست های نمایان كننده نیرو به یكدیگر اعمال می كنند.
تعداد بی شماری از خراش های حاصل از دندان روی بدن نهنگ های قاتل مشاهده میشود. در برخی مواقع ممكن است این خراش ها به صورت یك زخم برای همیشه روی بدن باقی بماند اما در اكثر مواقع این خراش ها سطحی بوده و به سرعت بهبود می یابند.
دانشمندان دریافته اند كه نوزادان نهنگ قاتل از ۲ روز بعد از تولد تا حداكثر ۵۶ روز بعد از متولد شدن یك نظم اجتماعی را از مادرها و بالغ های مهم دسته می آموزند. این نظم ممكن است به شكل جلوگیری كردن ( تشكیل یك حصار اطراف نوزاد برای محدود كردن حركاتش ) و یا خراش با دندان باشد.
▪ رفتار انفرادی :
رفتار انفرادی نهنگ قاتل مانند غوطه ور شدن در آب به شكل عمودی به طوری كه بخشی از سر بیرون از آب باشد .
جهیدن بیرون از آب به طور كامل به شكلی كه با پشت یا پهلو روی سطح آب پایین بیاید.
وارد كردن ضربه با باله دمی خود بر سطح آب
وارد كردن ضربه با باله سینه ای بر سطح آب
و چرخیدن روی پهلوی خود جهت برخورد باله پشتی بر سطح آب. دانشمندان بر این عقیده اند كه این رفتار با رفتار تسلط یابی و همچنین شناختن محیط اطراف رابطه دارد. نهنگ های قاتل ممكن است این حركات را جهت تسكین دادن درد انجام دهند زیرا پوست آنها در طول شنا می ریزد و زخم میشود. رویش سلول پوستی یك نهنگ قاتل ۲۵۰ مرتبه سریعتر از سلول پوست ساعد انسان است. نهنگ های قاتل در تنگه Johnston در كلمبیای انگلستان عادت دارند بدن خود را به كف خلیج كه پر از سنگریزه است می مالند. دلیل این رفتار هنوز كاملا مشخص نیست اما این عمل ممكن است نهنگ را در از بین بردن انگل های خارجی كمك كند و یا شاید برای تحریك كردن حس لامسه ای كاربرد داشته باشد.
رفتارشناسی های انجام شده روی بسیاری از پستانداران در پارك های جانوری نشان داده اند كه نهنگ های قاتل جزء كنجكاوترین انواع نهنگ ها هستند و علاقه زیادی به بازی كردن و همچنین دستكاری اجسام از خود نشان می دهند.
▪ خواب :
طرز خوابیدن نهنگ های قاتل یكی از اسرار طبیعت محسوب میشود با این حال مطالعات انجام شده در شوروی سابق حاكی از این است كه خواب عمیق در دلفین ها ( خویشاوندان نزدیك نهنگ های قاتل ) ممكن است تنها در یك نیمكره مغزی اتفاق بیافتد.
نهنگ های قاتل در حال استراحت در شب و روز برای مدت های زمانی كوتاه و یا به مدت ۸ ساعت كامل مشاهده شده اند. آنها ممكن است در هنگام استراحت به آرامی شنا كنند و ممكن است ۳ تا ۷ غوص كوتاه داشته باشند كه كمتر از یك دقیقه به طول می انجامد قبل از اینكه یك عمق گیری طولانی به مدت ۳ دقیقه انجام دهند.
▪ پراکندگی و زیستگاه :
نهنگ های قاتل بعد از انسان بیشترین وسعت جغرافیایی را در میان پستانداران دارا می باشند. آنها در تمام اقیانوس ها سكونت دارند ولی بیشتر در آبهای قطب جنوب و قطب شمال و در آبهای سرد یافت می شوند.
نهنگ های قاتل در آبهای گرم مانند هاوایی استرالیا و خلیج مكزیك نیز یافت شده اند. چنین مشاهداتی با اینكه بسیار كمتر اتفاق می افتند اما حاكی از این هستند كه نهنگ قاتل ریسك زندگی كردن در مناطق مختلف را می پذیرد. حتی عجیب تر از این نهنگ های قاتل را در رودخانه های آب شیرین مانند راین نیز دیده اند. یكی از آنها ۱۷۷ كیلومتر در رودخانه كلمبیا برای خوردن ماهی پیش رفته بود. با آنكه آنها را هم در آبهای اقیانوسی و هم درآبهای ساحلی می توان یافت اما نهنگ های قاتل بیشتر اعماق كمتر از ۲۰۰ متر را برای سكونت انتخاب می كنند. در آبهای سرد پراكندگی آنها به یخ های شناور بستگی دارد.
▪ مهاجرت :
در برخی نواحی مهاجرت نهنگ ها توسط مهاجرت ماهی ها تحت تاثیر قرار می گیرد. در كانادای شرقی مهاجرت نهنگ های قاتل به مهاجرت سگ های آبی و نهنگ های شیاردار بستگی دارد. در حالی كه مهاجرت نهنگ های قاتل در شمال شرقی اقیانوس اطلس با مهاجرت " شگ ماهیان " همراه است. در دریاهای Bering Chukchi و Beaufort نهنگ های قاتل مهاجرت خود را با توجه به پیشروی یا عقب نشینی تكه یخ های قطبی انجام می دهند.
▪ جمعیت :
به دلیل پراكندگی وسیع آنها در مناطق مختلف دنیا جمعیت جهانی آنها مشخص نیست. چند گروه از نهنگ های قاتل مورد بررسی قرار گرفته اند كه نمودار جمعیتی آنها به شرح زیر است :
جمعیت آنها در جنوب شرقی آلاسكا تقریبا ۲۵۰ عدد است.
در غرب آلاسكا و جزیره Vancouver در كلمبیای انگلیس هر كدام ۳۰۰ عدد برآورد شده است.
تعداد آنها در مناطق قطبی حدود ۷۰ هزار تا ۱۸۰ هزار تخمین زده شده است.
● سازش با محیط :
▪ شنا كردن :
۱) سرعت شنا كردن و مدت زمان شنا بسیار به هم وابسته اند احتمالا شنای سریع مدت زمان كمتر و شنای با سرعت كم مدت زمان بیشتری به طول می انجامد.
۲) نهنگ های قاتل از جمله سریع ترین پستانداران دریایی به شمار می آیند. آنها حد اكثر با سرعت ۴۸ كیلومتر بر ساعت (۳۶ متر بر ثانیه) كه فقط چند ثانیه به طول می انجامد در مرتبه دوم بعد از دلفین های Commerson (با سرعت ۵۶ متر بر ثانیه) قرار دارند. هر چند این نهنگها معمولا با سرعت ۲/۳ تا ۲/۹ به شنا كردن می پردازند.
نهنگ های قاتل در آب بسیار چابك هستند و قابلیت مانور بالایی دارند. در هنگام شنا نزدیك سطح آب معمولا به مدت ۳۰ ثانیه یا كمتر زیر آب می مانند.
▪ عمق گیری و تنفس :
آنها تا عمق ۵/۳۱ تا ۶۱ متری در آب فرو می روند و عموما تا اعماق زیادی نفوذ نمی كنند. بیشترین عمق گیری آنها تحت شرایط آزمایشگاهی ۲۷۴۳ متر بوده است.
نهنگ های قاتل در هنگام عمق گیری هر ۴ تا ۵ دقیقه به سطح آب می آیند. هنگامی كه روی سطح آب هستند ۲ تا ۵ مرتبه نفس می گیرند. فاصله میان عمق گیری ها ۵ تا ۱۰ دقیقه است.
مدت زمان عمق گیری ها معمولا ۱۰ دقیقه است و بیشترین زمان عمق گیری مشاهده شده در اقیانوس ۱۲ دقیقه و در شرایط آزمایشگاهی ۱۵ دقیقه بوده است.
اعضاء و جوارح تمامی پستانداران دریایی سازگاری های وی?ه ای را به هنگام عمق گیری كسب كرده اند كه این سازگاری ها آنها را قادر به ذخیره اكسی?ن هنگام شنا در زیر آب كرده است.
ضربان قلب نهنگ قاتل نیز مانند بقیه پستانداران دریایی به هنگام عمق گیری كاهش می یابد و از ۳۰ تا ۶۰ ضربه در دقیقه متغیر است. در هنگام عمق گیری جهت جریان خون عوض می شود و از اندامی كه قابلیت تحمل كمبود اكسی?ن را دارند به سوی قلب شش ها و مغز كه به اكسی?ن بیشتری نیاز دارند جریان پیدا می كند.
این نهنگ هنگامی كه بر سطح آب است از طریق مجرای تنفسی(حفره اسپیراكولوم) كه در قسمت پشتی آن قرار دارد تنفس میكند در زیر آب نفس خود را نگه می دارد و قبل از رسیدن به سطح آب حفره اسپیراكولوم را باز كرده هوا را خارج می كند.
پستانداران دریایی دارای مقادیر میوگلوبین بیشتری در ماهیچه های خود برای ذخیره بیشتری دارا هستند. میوگلوبین وظیفه رساندن اكسی?ن را به بافت ها بر عهده دارد. بنابراین این سازش ها باعث می شود كه نهنگ قاتل هنگام عمق گیری بتواند به میزان كافی اكسی?ن ذخیره نماید.
هنگامی كه غواصان به اعماق آب می روند با خطری به نام بیماری كمبود فشار مواجه هستند كه به این طریق اتفاق می افتد :
مولكول های نیتروژن درون كپسول هوای غواصان در اعماق زیاد در بدن آنها تغییراتی پیدا می كند زیرا مولكول های نیترو?ن با افزایش عمق محلول تر می شوند. و هنگامی كه غواص به طرف سطح می آید نیترو?ن نامحلول به قسمت های گازی بدن راه پیدا می كند و در نتیجه ممكن است باعث ایجاد حباب های ریزی در مویرگ ها شود.اما یك نهنگ قاتل به دلیل اینكه در سطح آب تنفس می كند و در اعماق آب نفس نمی گیرد شش های قابل انعطاف آن در اعماق آب به سوی نای و لوله های بینی می فرستند و در نتیجه اندام های درونی نیترو?ن جذب نمی كنند و عارضه بیماری كمبود فشار در آنها بوجود نمی آید. البته پس از غوص های متعدد و پشت سر هم ممكن است غلظت نیترو?ن درون بافت ها تا حدی برسد كه باعث به وجود آمدن این عارضه شود.
نهنگ قاتل از طریق این حفره تنفس می كند و قبل از عمق گیری آن را می بندد.
▪ عادات غذایی :
نهنگ های قاتل بسیار فعال و فرصت طلب هستند و بدون شك بزرگترین شكارچیان دریا محسوب می شوند. در حقیقت آنان بزرگترین شكارچیان در میان جانوران خون گرم هستند.
ماهی ها نرمتنان شیر دریایی گرازماهی لاك پشت دریایی سمور دریایی پرندگان پستانداران بزرگ دریایی ( بالن ها و وال های دندان دار) خرس های قطبی خزندگان و حتی یك گوزن شمالی در شكم نهنگ های قاتل یافت شده اند. شاید عجیب ترین چیزی كه در شكم آنها یافت شده است بقایای یك نهنگ قاتل دیگر می باشد. از آنجایی كه رفتار هم جنس خواری در آنها به ندرت دیده شده است این بقایا به احتمال زیاد بقایای یك نهنگ قاتل مرده بوده است كه آنها از لاشه آن تغذیه كرده اند.
در زیر یك نهنگ قاتل را در حال حمله كردن به یك دلفین مشاهده می كنید.عادات غذایی نهنگ های قاتل از یك منطقه به منطقه دیگر متفاوت است. آنها در قطب ۶۷ در صد از ماهی ۲۷ در صد از پستانداران دریایی و ۷ درصد از نرمتنان تغذیه می كنند. و در دریای برینگ (Bering) در نزدیكی آلاسكا ۶۵ درصد از ماهی ۲۰ درصد از نرم تنان و ۱۵ در صد از پستانداران دریایی استفاده می كنند.رژیم غذایی نهنگ های مقیم با نهنگ های ناپایدار متفاوت است دسته های نهنگ قاتل پایدار از دسته وسیعی از ماهی ها تغذیه می كنند و كمتر به شكارپستانداران دریایی می پردازند. اما نهنگ های ناپایدار عمدتا از پستانداران دریایی و گاه گاه از ماهی ها تغذیه می كنند.
غذای مصرف شده توسط هر نهنگ قاتل روزانه ۳ تا ۴ درصد از وزن بدن او را تأمین میكند و در سن شیر خوارگی روزانه حدود ۱۰ در صد به وزن او اضافه می شود.
▪ روش های بدست آوردن غذا :
نهنگ های قاتل همانند یك دسته از گرگ ها و یا یگ گله شیر به شكل دسته جمعی به شكار می پردازند. آنها ابتدا طعمه را در یك محدوده كوچك محاصره كرده و سپس به آن حمله می كنند. هنگام شكار یك نهنگ بزرگ از جهت های مختلف به آن حمله می كنند.
یك دسته نهنگ قاتل در حال حمله كردن به یك نهنگ آبی(بزرگ ترین موجود زنده روی كره زمین) توسط یك گروه تحقیقاتی كه جهت علامت گذاری اره ماهی به منظور مطالعات مهاجرتی آن اعزام شده بودند برای اولین بار در دنیا به طور اتفاقی مشاهده شدند.
تقریبا ۳۰ نهنگ قاتل به این موجود ۲/۱۸ متری در حال حمله كردن بودند. دو نهنگ قاتل در جلو و دو عدد در پشت باله دمی و بقیه افراد از اطراف و از زیر نهنگ را محاصره كرده مانع فرار او می شدند. حتی برخی از آنها بر پشت نهنگ آبی می پریدند كه احتمالا جهت به پایین كشیدن او به زیر آب بوده است.
نهنگ ها به نوبت تكه هایی از گوشت و چربی نهنگ آبی استفاده می كردند. بعد از ۵ ساعت دسته از حمله دست كشید. شاید برای استراحت و یا شاید سیر شده بودند. اما سرنوشت نهنگ آبی كه شدیدا زخمی شده بود مشخص نشد.
دندان های مخروطی و به هم پیوسته نهنگ قاتل مخصوص پاره كردن و بریدن است و برای جویدن طعمه مناسب نیست. تعداد دندان ها در هر كدام متفاوت است. به طور كلی ۴۰ تا ۵۶ دندان دارند كه معمولا ۱۰ تا ۱۴ دندان در هرطرف فك وجود دارد. هر دندان به طول ۶/۷ سانتی متر و ضخامت ۵/۲ سانتی متر است.
نهنگ قاتل غذای خود را در تكه های بزرگ می بلعد. حلق آن به حدی بزرگ است كه می تواند یك سگ دریایی و یا یك گراز ماهی را درسته ببلعد. طعمه هایی مانند شیر دریایی در خشكی نیز از دست این نهنگ آسوده نیستند. برخی از نهنگ های قاتل متخصص در سر خوردن روی شن ساحل و یا روی قطعات یخ شناور برای تعقیب طعمه خود هستند.
آنها حتی برخی مواقع به یخ های شناور ضربه می زنند تا طعمه را در آب بیندازند.یك رویداد نادر دیگر رویارویی یك نهنگ قاتل با یك كوسه سفید است كه اخیرا از جنوب شرقی جزیره فارالن ((Farallon در نزدیكی سان فرانسیسكو در ایالت كالیفورنیا گزارش شده است:
دو نهنگ قاتل در حال تغذیه از یك شیر دریایی بودند كه غذای مورد علاقه كوسه سفید هم می باشد. احتمالا بوی خون تازه شیر دریایی كوسه را به آنجا می كشد. ولی به محض اینكه یكی از نهنگ ها متوجه حضور كوسه در منطقه می شود به سرعت به آن حمله می كند و كوسه ۴ متری را در دهان خود به سطح آب می كشد و از اعضای بدن او مانند جگر بزرگش تغذیه می كند. این نشاندهنده این مطلب نیست كه هر بار در رویارویی یك نهنگ قاتل با كوسه سفید چه اتفاقی می افتد بلكه نشاندهنده تنوع غذایی یك نهنگ قاتل است.
در جزایر Shetlan Islands در انگلستان یك دسته ۳۰ تا ۴۰ تایی از نهنگ های قاتل در حال تعقیب چند قایق ماهیگیری بودند كه از ماهی های مرده ای كه از قایق به بیرون ریخته میشدند تغذیه می كردند.
تحقیقات نشان می دهند كه نهنگ های قاتل مقیم بیشتر از نوع پایدار با یكدیگر ارتباط صوتی دارند كه ممكن است به عادت شكار آنها بستگی داشته باشد انواع مقیم در همه حالات رفتاری با یكدیگر ارتباط صوتی دارند اما نهنگ های ناپایدار فقط در هنگام بازی و یا بعد از شكار صوت ایجاد می كنند. یك نظریه میگوید كه نهنگ های مقیم جهت داشتن ادامه زندگی جمعی نیاز زیادی به ارتباطات و همكاری در فعالیت های خود دارند. در حالی كه نهنگ های ناپایدار به دلیل حركات مخفیانه ای كه برای نزدیك شدن به شكار انجام می دهند اگر ارتباط صوتی با یكدیگر داشته باشند باعث هشدار به صید میشود. به همین دلیل ارتباط صوتی كمتری با یكدیگر دارند.
● تولید مثل :
▪ بلوغ جنسی :
مطالعات دقیقی در مورد جنبه های مختلف زندگی نهنگ قاتل از جمله تولید مثل در دسترس نیست و اطلاعات كنونی نیز از زندگی آنها از باغ وحش های آبی بدست آمده است. بر اساس این اطلاعات نهنگ قاتل نر در ۶ تا ۱۰ سالگی و هنگامی كه طول بدن او ۹/۴-۶/۴ متر طول دارد به بلوغ جنسی می رسد. و نهنگ ماده در سن ۱۰ تا ۱۳ سالگی با طول ۱/۶-۵/۵ متر از لحاظ جنسی بالغ می شود. یك نهنگ قاتل نر در باغ وحش آبی در سن ۷ تا ۸ سالگی جفت گیری می كند در حالی كه در حیات وحش نهنگ ها باید سن زیاد و اندازه بزرگ داشته باشند تا بتوانند با بقیه نرها رقابت كنند.
▪ جفت گیری :
نهنگ های قاتل در طول عمر خود چند جفت انتخاب می كنند. یك نهنگ ماده چند بار در سال آماده جفت گیری است. زایمان در هر فصلی می تواند رخ دهد اما بیشتر زایمان ها در تابستان پیش می آیند.
● زایش و نگهداری از نوزاد :
▪ زایمان :
نوزادان نهنگ قاتل ممكن است از سر یا از دم متولد شوند. دوران بارداری حدود ۱۷ ماه است كه طولانی ترین دوران بارداری در میان پستانداران میباشد. در باغ وحش های آبی دوران بارداری از ۱۵ تا ۱۸ ماه متغیر بوده است.
در اقیانوس های شمال غربی مشاهده شده است كه زایمان نهنگ های قاتل فصلی است و بیشتر آنها در بهار و فصل خزان مشاهده می شوند. اما در جاهای دیگر دنیا هیچ گونه مداركی دال بر زایمان فصلی مشاهده نشده است.
اطلاعات محدودی در مورد دفعات زایمان در دسترس است. یك نهنگ قاتل ماده معمولا هر پنج تا هفت سال یك زایمان دارد كه این مدت ممكن است به ده سال نیز برسد.در مورداین نهنگ نیز مانند باقی پستانداران دریایی درهر بار زایمان فقط یك نوزاد متولد می شود اما دو مورد زایمان دوقلو در حیات وحش مشاهده شده است.
در زایمان بیشتر نوزادان از دم به بیرون می آیند و بند ناف نیز طی فراغت از زایمان پاره می شود. مدت زمان وضع حمل از ۸ تا ۱۵ ساعت متغیر است. نوزادان به دنیا آمده به طور میانگین دو متر و نیم طول دارند و وزنشان بین ۱۳۶ تا ۱۸۱ كیلوگرم می باشد.
البته یك زایمان ۶/۱۵ كیلوگرمی نیز مشاهده شده است. بخش سفید رنگ پوست نهنگ های قاتل بعد از تولد به رنگ سفید كرمی یا نارنجی كمرنگ است و بعد از گذشت یك سال روشنتر شده و به رنگ سفید روشن در میاید. با این حال برخی گزارش ها از آبهای قطب جنوب حاكی از این هستند كه برخی نهنگ های قاتل این رنگ زرد مانند را تا هنگام بلوغ حفظ كرده اند. در روزهای اول تولد باله پشتی و انتهای باله دمی نرم و انعطاف پذیرند و با گذشت زمان سخت می شوند.
▪ نگهداری از نوزاد:
با اینكه رفتارهای شیردهی نوزاد غریزی به نظر می رسند اما ماده هایی كه برای بار اول مادر شده اند دارای تجربه كمتری جهت نگهداری از نوزاد هستند و جهت كسب تجربه شیردهی به رفتار مادرهای دیگر توجه می كنند.
نوزاد از پستان های مادر كه در شیارهای شكمی ( مختص پستانداران دریایی ) مخفی شده استفاده میكند. پرستاری از نوزادان به مدت های طولانی انجام می گیرد و اولین شیردهی موفق ۲۶ تا ۲۸ روز بعداز تولد ادامه می یابد. شیر دهی به نوزاد نزدیك سطح آب صورت می گیرد. نهنگ مادر به شكل افقی شنا می كند و باله دمی خود را خمیده نگه می دارد. نوزاد روی یك پهلوی خود شنا می كند در حالی كه دهان خود را روی غده شیری چپ یا راست نگه می دارد.
نوزاد نهنگ قاتل در طول روز به دفعات زیادی از شیر مادر تغذیه می كند كه هر مرتبه ۵ تا ۱۰ ثانیه به طول می انجامد.
شیر خوردن نوزاد در روزهای اول تولد به حداكثر خود میرسد یعنی مجموعا ۹۰ دقیقه در روز. بعد از آن به تدریج زمان شیر خوردن به ۱۰ دقیقه و یا كمتر كاهش می یابد و از آنجا كه نوزاد در این مدت در شیر خوردن ماهر تر شده است مقادیر بیشتری شیر در طول این ده دقیقه می نوشد. شیر مادر چنان مغذی است كه بدن نوزاد به سرعت لایه قطوری از چربی بوجود می آورد. در ابتدای دوران شیردهی چربی شیر ۴۸ درصد است و پس از گذشت زمان به تدریج به ۲۸ در صد كاهش می یابد. نوزاد در سن یك سالگی از شیر گرفته می شود ولی در برخی موارد ممكن است تا ماه ها بیشتر ادامه یابد.
▪ رشد نوزاد نهنگ قاتل :
دندان های بالایی در دو یا سه ماهگی در می آیند. دندان های پایینی به طور میانگین در چهار ماهگی در می آیند. مطالعات نشان می دهند كه بچه نهنگ ها در دو یا سه ماهگی مقدار اندكی ماهی می پسندند و در چهار ماهگی با غذای جامد سازگاری می یابند. آنها در یك سالگی از شگ ماهی ها ماهیان فلس نازك و نرم تن ها به مقدار ۲۳ تا ۲۷ كیلوگرم تغذیه می كنند.میزان رشد یك نوزاد نهنگ قاتل در سال اول هر ماه ۱۰ سانتی متر میباشد. طول آن در یك سالگی ۲/۳ متر و وزن آن ۴۵۴ كیلوگرم میشود.
نوزاد در همان روزهای آغازین پس از تولد جدا از مادر خود به شنا كردن می پردازد ولی با این حال مادر با فاصله نزدیكی از نوزاد خود شنا می كند و با دقت به حركات او نظارت دارد. نوزاد در كنار مادر شنا می كند و همچنین می تواند وارد Slip Stream شود. Slip Stream یك محدوده هیرودینامیكی است كه از شنای نهنگ مادر در آب ایجاد می شود ( همانند یك محدوده هوای كم فشار كه در پشت یك كامیون در حال حركت ایجاد میشود) و باعث میشود كه نهنگ نوزاد در این محدوده با صرف انر?ی بسیار كمتری شنا كند.▪ رشد صوتی :
دانشمندان عضو انجمن تحقیقاتی دنیای آبهای قطب (HSWRI) پیشرفت صوتی نهنگ های قاتل را مورد بررسی قرار داده اند
به نظر میرسد كه این رفتار به طور ?نتیك در آنها وجود دارد. نوزادها در طی زمان یاد می گیرند كه از چه صدایی تحت چه شرایطی استفاده كنند. نوزادها به احتمال زیاد از صدای مادر خود تقلید می كنند. آنها مجموعه صداهای مختلف را فقط از مادر خود یاد می گیرند حتی اگر نهنگ های قاتل بیشتری حضور داشته باشند و صداهای با بسامد بیشتری تولید كنند. نوزاد در همان روزهای اول تولد میتواند از خود صدا ایجاد كند كه شبیه به صدای جیغ می باشد ( یك صدای خیلی زیر و بلند ) كه هیچ شباهتی به صدای انواع بالغ ندارد. نوزاد در دو ماهگی برای اولین بار صدایی تولید می كند كه شبیه به صدای یك نهنگ بالغ می باشد. از آن لحظه تا سن بلوغ او میتواند صداهای بیشتری تولید كند.
● حواس چندگانه :
▪ حس شنوایی:
نهنگ های قاتل حس شنوایی بسیار قوی دارند و قشر مغزی مربوط به شنوایی به خوبی توسعه پیدا كرده است.
▪ محدوده شنوایی :
محدوده شنوایی انسان ۱۷- ۰۲/۰ كیلو هرتز است اما نهنگ ها قادر به شنیدن اصواتی با فركانس ۱۲۵- ۵/۰ كیلو هرتز هستند.
▪ دریافت صدا :
بیشتر صداهایی كه نهنگ قاتل می شنود احتمالا توسط فك پایینی صورت میگیرد. او همچنین ممكن است توسط ماهیچه های نرم و استخوان های اطراف گوش صداها را دریافت كند. گوش در پشت چشم قرار گرفته و كاملا نا مشخص هستند. لاله گوش وجود ندارد. به نظر می رسد كه اصوات با فركانس های بالا در محدوده ۵۰ هرتز و بالاتر به شكل مؤثری توسط فك پایینی جذب شوند.
استخوان های فك پایین صداها را به گوش میانی هدایت می كنند. استخوان های فك پایینی نهنگ های دندان دار پهن شده و در محل اتصال به استخوان جمجمه تو خالی هستند. درون این استخوان های ظریف چربی ته نشین شده است كه به سمت تشكیلات استخوانی گوش ادامه می یابد. صداها توسط فك پایینی دریافت می شوند و از آنجا به گوش میانی و گوش داخلی راه می یابند و توسط تارهای عصبی از گوش داخلی به مراكز شنوایی در مغز میرسند. نهنگ های دندان دار می توانند به طور همزمان با یكدیگر ارتباط صوتی برقرار كنند و راهیابی صوتی نیز انجام دهند. صداهای با فركانس بالا احتمالا برای جهت یابی استفاده می شوند اما هنوز كاربرد صداهای با فركانس پایین تولید شده توسط نهنگ قاتل شناخته نشده است.
▪ مسیر یابی صوتی :
قابلیتی است كه در نهنگ های دندان دار و معدودی حیوانات دیگر مانند خفاش ها وجود دارد كه در آن حیوان امواجی با فركانس بالا به صورت صدای كلیك به محیط بیرون می فرستد و از روی صدای امواج برگشتی از اجسام محیطی محل قرارگیری آنها را تشخیص می دهند. آنها یك صدایی به شكل یك نوار پهن كه از اتصال هزاران صدای كلیك بوجود آمده اند ایجاد می كنند كه هر كدام از آنها یك هزارم ثانیه به طول می انجامند. سرعت این امواج ۵/۱ كیلومتر در ثانیه است.
مطالعات نشان می دهند كه نهنگ ها با استفاده از این صداها می توانند اندازه شكل سرعت فاصله جهت و حتی بخشی از ساختمان درونی اشیاء اطراف را تشخیص دهند.
▪ بینایی :
نهنگ قاتل در آب و بیرون از آب بینایی عالی دارد. چشم های نهنگ قاتل در دو طرف بدن درست پشت دهان و رو به روی لكه های چشمی قرار گرفته اند.
غده های ترشحی چشم در گوشه چشم یك ماده لزج ?له مانند ترشح می كند كه باعث چرب شدن چشم و تمیز شدن آن می شود و احتمالا چشم را از عوامل بیماری زا محافظت می كند.
برخی مواقع طعمه ممكن است قصد صدمه زدن به چشم نهنگ به جهت رهایی از دست او داشته باشد كه در این صورت لكه چشمی توجه طعمه را به خود جذب میكند و چشم واقعی نهنگ صدمه ای نمی بیند. برای مشاهده محیط بیرون از آب نهنگ سر خود را به حالت عمودی از آب بیرون میكند.
▪ حس لامسه :
تحقیقات روی آناتومی ( تشریح اعضاء و جوارح ) نهنگ قاتل و مشاهدات نشان میدهند كه این جانور دارای حس لامسه قوی است و به محدوده زیادی از تحریكات لامسه ای پاسخ میدهد.
حس چشایی :
اطلاعات كمی در مورد حس چشایی نهنگ قاتل در دسترس است. روی زبان آنها جوانه های چشایی وجود دارد ولی آنها به طور دقیق مورد مطالعه قرار نگرفته اند هرچند در آكواریوم های آبی مشاهده شده است كه آنها برخی غذاها را ترجیح میدهند.
▪ حس بویایی :
بخش مغزی وی?ه بویایی و اعصاب بویایی در نهنگ های دندان دار وجود ندارند كه حاكی از این مطلب است كه آنها حس بویایی ندارند. از آنجا كه نهنگ های قاتل از هوای بیرون از آب تنفس میكنند ولی بیشتر وقت خود را در آب می گذرانند حس بویایی در آنها یك عضو غیر ضروری محسوب می شود.
▪ طول عمر :
هیچ كس به طور قطع نمی داند یك نهنگ قاتل چقدر عمر می كند. به دلایل نا مشخص آنها در دوران نوزادی مرگ و میر فراوانی دارند. برای مثال در اقانوس های شمال غربی ۴۳ درصد نهنگ های قاتل در ۶ ماه اول زندگی می میرند كه این مقدار در جمعیت های دیگر ممكن است به ۵۰ درصد برسد.
تحقیقات بلند مدت نشان داد كه نهنگ های قاتل ساكن اقیانوس اطلس شمالی حداقل ۳۵ سال زندگی می كنند. دانشمندان از طریق شمردن لایه های دندان نهنگ به این نتیجه رسیدند و در راه اصلاح و پیشرفت این روش می باشند.
دانشمندان در سال ۱۹۷۰ با مطالعه دسته های نهنگ قاتل در اقیانوس های شمال غربی به طور متوسط توانستند طول عمر آنها را تخمین بزنند. دانشمندان اعتقاد دارند كه اگر یك نهنگ قاتل بتواند شش ماه اول زنده بماند اگر ماده باشد تقریبا ۵۰ سال و اگر نر باشد تقریبا ۳۰ سال عمر می كند. البته با ادامه مطالعات مشخص شد كه طول عمر اعضاء دسته های مختلف با یكدیگر متفاوت است.
● دلایل مرگ ومیر :
▪ بیماری ها و انگل ها:
بسیاری از نهنگ های قاتل توسط این عوامل از بین می روند. انگل هایی مانند كرم های لوله ای كرم های نواری و نوعی كرم پهن به نام Fluke و عفونت های ویروسی و باكتریایی و قارچی از جمله این موارد هستند. علاوه بر این در آنها زخم دستگاه گوارش بیماری پوستی و تومور شایع است.
▪ شكارچیان :
نهنگ های قاتل حرفه ای ترین و بزرگ ترین شكارچیان دریا هستند اما نهنگ های قاتل پیر نهنگ های جوان و نهنگ های مریض خوراك كوسه ماهی ها می شوند.
▪ دخالت بشر در طبیعت :
نهنگ های قاتل ساحلی بیشتر در معرض خطر آلودگی آب رقابت با انسان بر سر غذا و دیگر عوامل محیطی هستند. برای مثال آنها با پاره كردن تورهای ماهیگیری ضرر بزرگی به قشر ماهیگیران و همچنین به اقتصاد وارد می كنند.
▪ به دام افتادن :
یك مورد بسیار كمیاب است برخی نهنگ های قاتل روی شن های ساحل به دام می افتند كه علت این امر هنوز مشخص نیست. یك فرضیه است كه می گوید نهنگ های قاتل به هنگام تعقیب شكار خود در آبهای كم عمق به طور اتفاقی در شن های ساحل به دام می افتند. سابقا در سواحل شمالی نرو? ۱۴ نهنگ قاتل به دام افتادند كه گمان می رود در حال تعقیب شگ ماهی بوده اند. البته هر چهارده نهنگ سالم به آب برگردانده شدند و به دسته خود پیوستند.
▪ كشتار توسط انسان :
انسان ها بسیار مجذوب نهنگ های قاتل هستند اما تا همین اواخر اطلاعات بسیار كمی در مورد آنها در دسترس بود. نقاشی مربوط به یك نهنگ قاتل در یك غار در شمال نرو? یافت شد كه مربوط به ۹۰۰۰ سال پیش می شود.
در عهد باستان تعداد كمی از تمدن ها به نهنگ قاتل احترام می گذاشتند. یك قرن پس از میلاد مسیح یك دانشمند بزرگ رومی به نام Plini در مورد نهنگ های قاتل چنین نوشت : " نمیتوان آنها را كاملا شرح داد و توصیف كرد به جز یك توده انبوه گوشت كه توسط دندان های وحشی مسلح شده است.
حتی در تمدن های پیشرفته نیز نهنگ های قاتل به عنوان یك تهدید برای انسان محسوب می شوند. در سال ۱۹۷۳ ایالات متحده در كتاب مقررات غواصی در مورد نهنگ های قاتل هشدار داد كه در هر موقعیتی به انسان حمله می كنند.
نهنگ های قاتل حیواناتی هستند كه در افسانه ها و توهمات غرق شده اند و این اطلاعات نادرست در بسیاری مواقع باعث انهدام و نابودی آنها شده است.
در گذشته برخوردهایی میان انسان و نهنگ های قاتل پیش آمد
یکی ازخطرناک ترین آبزیان، کوسه است. کوسه برای انسان فوائد زیادی دارد. بزرگترینبهره ای که میتوان از کوسه برد تهیه روغن از آنست زیرا این روغن بر دوام قایقها و موتور لنجهاتا چندین برابر می افزاید بطوریکه چوب لنج ها سالها در آبشور دریا مقاومت کرده و پوسیده نمی شود. از باله و دم کوسه در تهیه سوپ و دارو و از خشک شده بقیه بدن بیشتر کوسه ها در تهیهکود استفاده می کنند.
بدن کوسه بدون استخوان و غضروفی شبیه قسمت بیرونی گوش انساناست. کوسه ها بسیار سریع وبدون اینکه در آب حرکتی غیرعادی ایجاد کنند؛ شنا می کنند و این باعث غافلگیر شدن موجودات دیگر می شود. برای شکار آنها از تور و قلاب استفاده میکنند.
کوسه ماهیان جزء ماهیان غضروفی بوده و در خلیج فارسو دریای عمان ازتنوع قابل ملاحظه ای برخوردارند. کوسه ها حلال گوشتند.از 120 گونهدر دنیا 20گونه مهاجم هستند که فقط 4 گونه از آنها به انسان حمله می کند. اینگونه های مهاجم در خلیج فارس و دریای عمان وجودندارند. این نوعکوسه ها را «کوسه سفید» ، «کوسه آبی» ، «کوسهببری» و «کوسه پلنگی» می نامند که از انواعبسیار خطرناک هستند. کوسه هایی که آدمخوار هستند معمولاً در نزدیکی ساحل به آدم ها حملهور شوند و با تیغ های پشت چنان ضربه ای به دست، پایا تنه آدم وارد می کنند که بلافاصله دست، پا یا تنه انسان بکلی قطع می گردد. درسواحلی چون خلیج فارس این انواع کوسه ها به «کولیگرگ» معروف هستند.
صفات اختصاصی
فلس ها
پوستی زبر همانند سمباده که مربوط به وجود تعداد زیادی فلسهای placoid می باشد. ساختار این فلس ها یادآور ساختار دندان است.
دندان ها
خصوصیت بارز ومحسوس کوسه ها دندانهای شان است. منشا این دندانهای مینادار همان فلسهای placoidهستند. از چندین ردیف دندانهای آنها تنها ردیف اول و دوم بطور فعال در تغذیه استفاده میشوند و ردیف های بعدی تنها جایگزین دندانهای پوسیده یا شکسته ردیف جلو می شوند.
چشم ها
دید دو چشمی کوسه ها بهتر از آن چیزی است که تصور می شود. برخلاف بسیاری از ماهیهای استخوانی کوسه ها قادر به کنترل اندازه مردمک خود هستند. کوسه هایی که در تاریکی یا نورهای کم شکار می کنند دارای یک لایه سلولی در شبکیه خود هستند که نور را به شدت منعکس می کند و در نتیجه شبکیه دوبار تحریک شده و نور منعکس شده از چشم آنها در تاریکی باعث درخشش شبیه چشم گربه ها می شود. بسیاری از کوسه ها دارای پلک سوم هستند و زمانی که کوسه نزدیک شکار می شود این پلک بعنوان یک محافظ روی چشم را می پوشاند و نقش چشم به حواس دیگر ی منتقل می شود.
گیرنده های الکتریکی Ampullae de lorenzini
یکی از حس های کوسه ها Ampullae de lorenzini می باشد که بصورت حفره هایی در اطراف پوزه آنها دیده می شود. بعضی کوسه ها پلک سوم ندارند آنها به کمک همین گیرنده های الکتریکی خود شکار میکنند. با استفاده ازاینگیرندهجهای الکتریکی کوسهها قادرند ایمپالسهایی درحدود یک هزارم ولت ازهرتغییر الکتریکی تولید شده توسط هر موجود زنده را دریافت کنند و به این ترتیب محل شکار را با میدان های بیوالکتریکی طبیعی خود شناسایی می کنند .
بویایی کوسه ها حس بویایی بسیار قوی دارند که بوسیله آن می توانند یک بخش از خون را در یک میلیون بخش از آب تشخیص دهند .
جهت یابی
گونه هایی از کوسه ها که مهاجرت های طولانی را انجام می دهند با در نظر گرفتن میدان الکتریکی زمین همانند یک قطب نما !جهت حرکت و مسیر خود را تشخیص می دهند .
شنوایی
کوسه ها قادر به دریافت صداهایی با فرکانس پایین میباشند. گوش داخلی کوسهها دارای سه مجرای نیم دایره می باشد و یک مجرای اندولنفاتیک گوش داخلی را به آب مرتبط میکند. سنگریزه های شنوایی کوسهها دانههای آهکی هسنتد که از دانههای شن وارد شده از مجرای اندولنفاتیک تشکیل یافته اند. کوسه ها بسوی ارتعاشات نامنظم که شاید علائمی از یک طعمه زخمی باشد جذب می شوند و حساسیت کمتری نسبت به اصوات با فرکانس بالا دارند.
همسر یابی و زاد و ولد کوسه ها
یک صفت عالی در میان کوسه ها لقاح داخلی آنها می باشد . دامنه وسیعی از استراتژی های تولید مثلی از روش ساده تخم گذاری (oviparity) تا روش پیشرفته زنده زایی(viviparity) که جنین از طریق جفتی آنالوگ با جفت پستانداران تغذیه می شود؛ وجود دارد. آمیزش آنها توسط آلت تناسلی نر(clasper) در طول رفتارهای جفت یابی پیچیده ای که گاهی همراه با صدمات نسبتا سخت ماده صورت می گیرد .
انواعی از کوسه ماهی ها
کولی بیلی:طول آن بیشتر از یک متر نیست و همیشه در کناره دریا در حالیکه دو باله خود را تکان می دهد سرشرا زیر شن و خاک ساحل می کند. از این جهت به کولیبیلی معروف شده است. گوشت آن مصرف غذائی ندارد.
کولی سیاف، کولی شمشیری یا کولی اره: این نوع کوسه ماهی چون در جلو سر یک اره دو سربسیار تیز و برنده و خطرناک به طول حدود دو متر دارد به کولی شمشیری معروف است بطوریکه اگر کولی این اره را به هر چیز بزند آنرا اره و از هم می درد. طول این کوسه با اره اشمعمولاً در حدود شش تا هشت متر است.
کولی گرگ:از خطرناک ترین کوسه های دریاست و عمومدریانوردان از این کولی وحشت دارند. کولی گرگ بدنیآبی رنگ دارد و دهانش تا یک متر باز می شود بطوریکه یک آدمرا بخوبی می بلعد. از نوع کولی گرگ بیشتر دردریای سلامه کشور عمان یافت می شود و خوشبختانه در آبهایایران کمتر رفت و آمد می کند . کولی گرگ وقتی بهصیادان ماهی برمی خورد تور و قلاب آن ها را پارهو مرتباً در اطرافو زیر لنج حرکت می کند.
کولی گربه : این کولی برایصیادان خطری ندارد و تند و سریعشنا می کند. معروف است که بی عرضه ترین نوعکولی است. قدرت دفاع از خود را ندارد و صیاد می تواند براحتی دمشرا گرفته و از آب بیرون بیاورد. وزن آن تا ۲۰ کیلوگرم میرسد و بدنش مانند گربه نرم و انعطاف پذیر است. گوشت این کوسه راخشک کرده بعنوان کود استفاده می کنند. کولی گربه میتواند در خارج آب و در هوای مناسب دو تا سه روز زنده بماند.
کولی سیاه گوش یا کولی سومک :در دو طرف سراین کولی دو گوش کوچک وجود دارد که به همین دلیل به سیاه گوش معروف شده است. معتقدند که گوشت کولی سیاه گوش خاصیت دارویی دارد و هرکسدست و پایش را باد بگیرد و ورم شکم داشته باشد و گوشتاین نوع کوسه را بخورد؛ بهبود می یابد همچنینروغنش را به بدن می مالند و می گویند که مفید است.
کولی نمرانی: صیادان می گویند کولی نمرانیدر حقیقت سگ دریاست و همه را می گیرد و آدم را میخورد.
کولی سوار : بدن کولی سوار دراز است.باله پشت آن با ارزش استولی ارزش و قیمت آن به باله پشت کوسه سیاف نمیرسد و از آن کم بهاتر است ازاین جهت به کوسه سوار یا دست دوم معروف شده است.
کولیشیردندان : این کوسه شش ردیف دندان در دهان دارد که همین دندانها باعث شده که از خطرناکترین کوسه هابشمار رود.
کوسه کر(Kooly car):کوسه عظیم الجثه ایمعروف به کولی کر یا کولی گاو که بزرگترین و تنومندترین نوع کوسه است. طول آن به ۲۲ متر وارتفاع آن به ۵ متر و وزن متوسط آن به چندین تن وفاصله بین دو چشم حیوانبه ۳ متر هم می رسد. شکار این نوع کوسه از تماشایی ترین صیدهاو در عین حال یکی از انواع خطرناک شکار کوسه است.
چون کوسه کر نسبت به اتفاقات اطرافش بی تفاوت استو از صدای موتور لنج ها فرار نمی کند به «کوسه کر» معروف شده است. از جگر آن که معمولاً بین ۶۰۰تا ۱۰۰۰ کیلووزن دارد سیفه یا روغن می گیرند از این روغن برای استحکام بخشیدن قایق ها و موتورلنج ها استفاده میکنند. این کوسه بغیر از قلب، اطراف روده ها وگردن در سایر قسمتهای بدن اصلاً خون ندارد وتمام بدنش رگ و پی است. پوست بدن کوسه کر به طرفدم صاف ولی جهت پوست از دم به طرف سر مثل ارهاست. کوسه کر با آن بدن بزرگاز حیوانات ریزی بنام «فلفل»، «دال»، «گروز» و«روبیان یا میگو » نیز تغذیه می کنند.فلفل: یک نوع حیوان دریای ریز و دراز است که شکلرشته را دارد و بدون استخوان و نرم است . دال: یکحیوان خطرناک و زهردار دریایی به اندازه یک انارمعمولی با ریشه های بسیار است. گروز: یک جانورقرمز رنگ به اندازه یک بادام معمولی با ریشه هایبسیار است.
کوسه ماهی سرچکشی (hammerhead sharks)
کوسه ماهی سرچکشی یکی از انواع کوسه ماهیهاست که طول آن بیش از ۴ متر و وزنش به بیش از ۴۰۰ کیلوگرم میرسد و از میان آب مثل هیولای ماقبل تاریخ! ظاهر می شود. این ماهی شناگر نیرومندی است و به این شهرت دارد که اگر با قلابی صید شود آنقدر می جنگد تا از خستگی هلاک شود.
گسترش جانبی سر آنها معمایی بزرگ برای بیولوژیست هاست. چشمان تیزبین و منافذ بینی در دو طرف سرچکش مانندشان قرار دارد. آنها به قربانی خویش چشم دوخته و قبل از اینکه حمله اش را شروع کند در آب بدون حرکت قرار می گیرد.تئوریهای زیادی در این مورد وجود دارد اينكه این حالت سر به آنها میدان دید بهتری می دهد و سبب می شود تا آنها دارای حس بویایی stereoscopic باشند همچنین باعث افزایش توانایی مانوردادن برای گرفتن شکارهای چابک مانند اسکوئیدها می شود. گیرنده های الکتریکی(Ampullae de lorenzini) درسرشان بسیار افزاش یافته و به این ترتیب آنها مدام سر خود را به اطراف تکان داده و شکار خود را حتی زیر شن ها می یابند. کوسه ماهی سرچکشی دارای حس بویایی بسیار قوی و خلق و خوی پیش بینی نشده است. دامنه تغذیه بسیار وسیعی از ماهیها دارد که شامل کوسه ماهیهای دیگر است طعمة دلخواه آنها سپرماهیان زهردار است. آنها از کوسه ماهی هایی بشمار می روند که به انسانها حمله می کنند و گهگاه در نزدیک سواحل، باله پشتی بزرگشان بیرون از آب دیده می شود. اغلب در شب شکار میکنند. آنها روزها دردستههای 100تایی شنا میکنند و مهاجرت های منظمی به دنبال میدان مغناطیسی زمین انجام می دهند. در تابستان به سمت شمال و آبهای سردتر حرکت می کنند که این عملکرد مشابه کوسه های دیگر نیست، آنها اغلب در دسته های بزرگ مهاجرت می کنند و در آبهای گرم تمام اقیانوس ها دیده می شوند[1].
از انواع دیگر کوسه ها را می توان به نامهای زیر اشاره کرد:
ارزشغذایی گوشت کوسه در مقایسه با ماهیان استخوانی باتوجه به ترکیب و توزیع اسیدهایآمینه کمتر میباشد. از آنجا که میزان اوره در بافت عضلانی کوسه ماهیان بالاستبنابراین بمنظور استفاده بعنوان یک منبع غذایی لازم است که میزان اوره کاهشیابد. علیرغم اوره زدایی بازهم این گوشت برای افرادی که ناراحتیهای قلبی– عروقی،نقرس و فشارخون بالا دارند توصیه نمی شود. تحقیقات روی 30 گونه کوسه نشان داده کهمیزان اوره بین 1600 تا 2300 میلی گرم در 100 گرم گوشت متغیراست.تقریبا گوشت تمام کوسهها قابلخوردن بوده لیکن گوشت کوسههای کوچکتر
مشخصات : مردمك چشم گرد و متمايل به بيضي ، در مار زنده گردن به شكل كفچه ، اندازه پولكهاي بين بيني برابر يا كمي كوتاهتر از پولكهاي جلو پيشاني ، داراي يك پولك جلو چشمي و سه پولك عقب چشمي ، لب بالا داراي 7 پولك و لب پائين 8 پولك (سومين و چهارمين پولك لب بالا متصل به چشم ) پولكهاي گيجگاهي 3+2 يا 4+2 عدد، پولكهاي سطح پشتي صاف ، كم و. بيش زيگزاك مانند و در 21 رديف ، پولكهاي سطح شكمي 192 تا 206 و سطح زيرين دم 51 تا 70 عدد ، پولك مخرجي منفرد .
بدن به رنگ زرد تيره يا قهوه اي كم رنگ ، قهوه اي تيره يا خاكستري متمايل به سياه ، بدون خال يا نقوش مشخص ، داراي يك يا چند حلقه تيره رنگ در قسمت قدامي سطح شكمي ، نوزادان داراي حلقههاي تيره رنگ در سرتاسر بدن .
حداكثر طول 165 سانتيمتر ، دم 27 سانتيمتر .
تغذيه از قورباغهها ، موشها ، پرندگان ، پرندگان كوچك ، جوندگان ، مارمولكها ، و تخم پرندگان ، ماهيها .
زاد و ولد : تخمگذار ، 8 تا 12 تخم در فصل تابستان .
زيستگاه : صخرهها ، لاي سنگها ، بوتهها ، علفزارها .
انتشار جغرافيايي : مناطق مجاور درياي خزر ، تركمنستان ، ازبكستان ، تاجيكستان ، افغانستان ، ايران ، كشمير ، پنجاب ، شمال و شمال شرقي بلوچستان .
پراكندگي : استانهاي خراسان ، مازندران ، گلستان ، سمنان .
نام علمی : Hydrophis ornatus نام انگلیسی: نام فارسی: مار دريايي
مشخصات : طول بدن متوسط تا كمي كشيده ، پهناي پولك رسترال بيش از ارتفاع آن ، پولك بيني كوتاهتر از پولك پيشاني ، طول پولك پيشاني بيش از عرض آن ، پولك پيشاني كوتاهتر از پولك آهيانه ، داراي يك پولك جلو چشمي و دو يا سه پولك عقب چشمي ، لب بالا داراي 7 يا 8 پولك «دومين پولك بزرگتر از سايرين » (سومين و چهارمين پولك لب بالا متصل به چشم) ، پولك چين قدامي به هم متصل و پولكهاي چين خلفي به وسيله دو يا سه پولك از هم جدا ، پولكهاي سطح پشتي پنج ضلعي و در 33 تا 55 رديف قسمت مياني پولكهاي ظهري برجسته و در نوزادان صاف ، پولكهاي سطح شكمي 209 تا 312 عدد (مشخص و كمي بزرگ).
نوزادان داراي خطوط عرضي سياه رنگ و در سطح جانبي اين خطوط باريكتر ، با يك يا چند رديف خالهاي تيره ، گاهي خطوط عرضي بهم متصل و در سطح پشتي به رنگ زيتوني متمايل به سياه ، سطح شكمي به رنگ سفيد يا روشن .
حداكثر طول 120 سانتيمتر ، دم 13 سانتيمتر .
انتشار جغرافيايي : خليج فارس ، سواحل چين ، گينه نو .
پراكندگي : خليج فارس .
را درطرف چپ خود قرارمی دهید وزنجیرگردنش را با دست راست میگیرید بطوریکه قبلا
هم ذکرشد سگ
بایستی درموقع تعلیم تمام دروس درطرف چپ مربی واقع گردد این یک سنت قدیمی است که مربیان اولیه مخصوصا پرورش دهندگان سگ
های پلیس ضمن نشریه ای توصیه وترویج نموده اند
باین طریق که سگ پاسبان را همیشه طرف چپ وبا دست چپ هدایت می کردند ودست راست را برای استعمال اسلحه آزاد می گذارند وازآن موقع طرف چپ طرفی است که بایستی سگ درآنطرف قرارگیرد. وما هم برای اینکه ازاین سنت پیروی کنیم طرف چپ را برای تعلیم سگ انتخاب می نمائیم . زنجیرقلاده را طوری نگاهدارید که درمواقع لزوم بتوانید با کشیدن آن حیوان را تنبیه نمائید سپس با دست چپ بطورملایم به گرده حیوان اندکی بطرف پایین فشاربیاورید ودرهمان لحظه کاملا واضح وآشکاروبا صدای آمرانه وبلند بگوئید بنشین ونام حیوان را بلافاصله ذکرکنید وبه این شکل حیوان می فهمد که درس را صحیح انجام داده که مورد تشویق قرارگرفته است .
اگرسگ بعوض اینکه روی پاهایش بنشیند خودش را روی زمین پهن کرد نباید دیگربا دست فشارداد بلکه بایستی با کمک انگشتان پنجه های حیوان را مانند چنگال روی زمین قراردهید وبه این طریق نشستن روی پاها را به اوبیاموزید. بعد ازاینکه سگ با این درس تاحدی آشنا شد به تدریج تمام وسائل تعلیم این درس ازقبیل کشیدن زنجیرویا فشاربا دست به گرده حیوان متروک می گردد وبعد ازتمرین های مکررملاحظه می شود که حیوان بمحض شنیدن کلمه بنشین بدون استعانت مربی خود بخود درجایش می نشنید. بایستی ازفحش دادن وخشونت وتنبیه کردن درموقع تعلیم کاملا بپرهیزید فقط با حوصله وبردباری ونوازش میتوان تعلیم را کاملا صحیح انجام گردد.
گاندو (Crocodylus palustris) یا تمساح پوزهکوتاه، بزرگترین خزنده ایران است که در ناحیه بلوچستان دیده میشود. این تمساح تنها تمساح ایران است.
زیستگاه اصلی این تمساح ۳۸۰ هزار هکتار مساحت دارد که بخشی از آن در چابهار و بخش دیگر آن در شهرستان ایرانشهر قرار دارد. بیشتر این تمساحها در برکههای میان راسک و باهوکلات و باتلاقهای دلگان و کلانی متمرکز هستند. طول این جانور تا چهار متر است. این خزنده بازماندهُ خزندگانی است که حدود ۲۶۵ میلیون سال پیش میزیستهاند.
این تمساح دارای پوزهای پهن است که فک بالایی ۱۹ دندان و فک پایینی ۱۵ دندان دارد. در قسمت پشت سر و در ناحیه گردن دو جفت صفحه شاخی بزرگ دیده میشود. دارای پاهای کوتاه بوده و پنج انگشت منتهی به ناخنهای بلند در پاهای جلوئی و چهار انگشت منتهی به ناخنهای کوتاه تر در پاهای عقبی دیده میشود. رنگ عمومی بدنش زیتونی تا قهوهای بوده و شکمی بدون فلس و به رنگ سفید متمایل به زرد دارد. تمساح حیوانی بسیار خجالتی، محتاط و ترسوست و به سختی میتوان آن را مشاهده نمود. تمساح حیوانی باهوش و زیرک است و به محض احساس خطر و با حضور مزاحم در آب فرو رفته و مخفی میشود ولی برای تنفس باید سریعاٌ به سطح آب برگردد. غذایش را عموماٌ ماهیان، پرندگان و پستانداران تشکیل میدهند و عموماً شبها شکار میکند.
این تمساح مانند کروکودیلهای استرالیا و رودخانه نیل، گودالی شبیه کوزه به عمق 30سانتیمتر در زمین حفر میکند و با توجه به شرایط مختلف از جمله تغذیه، بین 2 تا 35تخم در آنها میگذارد.
نوزادان این حیوان که تنها یک بار در طول سال جفتگیری میکند، پس از 65روز، هنگام خروج از تخم، دارای حدود 25سانتیمتر طول هستند و رنگ آنها زیتونی روشن با لکههای سیاه روی بدن و دمهاست که با رشد آنها رنگ این لکهها تغییر میکند.گاندو هنگام شکار، معمولا به طور ناگهانی و از جلو حمله میکند و به علت ساختمان آروارههایش، قدرت جویدن بالایی دارد؛ به همین دلیل، معمولا شکارهای کوچک را میبلعد و شکارهای بزرگتر را مدتی زیر آب یا آفتاب نگه میدارد تا گوشت آن له شود. سپس شکار را با تکانهای سریع تکهتکه کرده و میبلعد.
مصرف غذایی گاندو به طور متوسط روزانه 5/1 تا 2کیلوگرم گوشت است؛ به همین علت در طول روز، تحرک کمتر و استراحت بیشتری از او دیده میشود.گاندو حیوانی بسیار محتاط با قدرت شنوایی و بویایی بسیار قوی برای فرار از وضعیت خطرناک و مخفیشدن است، به طوری که میتواند با شنیدن صدایی از فاصله 500متری و از پشت سر، خود را بهسرعت در داخل آب مخفی کند.
گروهي از دانشمندان بين المللي با بررسي DNA پلاتي پوس كشف كردند كه عجيب ترين جانور دنيا در سطح ژنتيكي خويشاوند پستانداران، خزندگان و پرندگان است. منقار اردكي يا پلاتي پوس عجيب ترين پستاندار استراليايي است كه افسانه ها و اسطوره هاي زيادي در خصوص شكل گيري آن وجود دارد. اكنون بيولوژيستهاي استراليايي، آمريكايي و اروپايي نقشه كامل DNA پلاتي پوس را به دست آورده اند.
نتايج اين تحقيقات كه در مجله نيچر منتشر شده است نشان مي دهد كه عجيب ترين حيوان دنيا حتي در سطح ژنتيكي نيز بسيار عجيب است و در حقيقت از نظر DNA خويشاوند پستانداران، خزندگان و پرندگان است.
پلاتي پوس با نام علمي Ornithorhynchus anatinus بدني پوشيده از مو و منقاري شبيه به منقار اردك دارد. به بچه هاي خود شير مي دهد و تخمگذار بوده و زهر ترشح مي كند و داراي يك سيستم فرسايش الكترويكي است. اين ويژگيها تنها بعضي از ويژگيهاي منحصر به فرد اين جانور است.
نتايج اين تحقيقات كه به سرپرستي محققان دانشگاه واشنگتن در سنت لوئيس آمريكا انجام شده است نشان مي دهد كه منقار اردكي همانند خزندگان زهر توليد مي كند و داراي ژنهايي است كه موجب مي شوند اين پستاندار همانند پرندگان و خزندگان تخمگذاري كند و روي تخمهاي خود بخوابد اما در عين حال در ژنوم اين حيوان ژنهايي حضور دارند كه به اين جانور امكان مي دهند همانند ساير پستانداران به بچه هاي خود شير بدهد.
از سويي ديگر اين حيوان همانند پرندگان 10 گونه كروموزوم دارد كه جنسيت اين حيوان را تعيين مي كنند اين در حالي است كه انسان و بسياري ديگر از پستانداران تنها دو گونه كروموزوم تعيين كننده
نتايج اين كشف نشان مي دهد كه اين حيوان شگفت انگيز از 170 ميليون سال قبل روي زمين مي زيسته است.